الزام سناریو نویسی در سازمان تامین اجتماعی
سعید تاجیک – کارشناس تامین اجتماعی
سناریو نویسی برای سازمان تامین اجتماعی با تعاملات بسیار بالای آن شریان اصلی حفظ و پایداری صندوق برای آیندگان است . به عبارتی سازمان به همان میزان که به درآمد حق بیمه برای ایفای تعهدات و سرمایه گذاری نیاز مند است به همان میزان نیاز به سناریو برای آینده خود خواهد داشت. سناریوهای مختلف مشخص می کند که در آینده به صورت هدفمند به کدام سمت و سو خواهیم رفت.
آشنایی با سناریو نویسی :
با چه آینده هایی مواجه خواهیم گشت ؟ آیا حوادث آینده مارا شگفت زده خواهند نمود؟ آیا آمادگی رویارویی با رخدادهای آینده را داریم؟ آیا میتوان عدم قطعیت های آینده را مدیریت نمود؟ سناریو نویسی ابزاری برای دستیابی به ادراکی ساختار یافته پیرامون شرایط محیطی در آینده های بدیل است، به گونه ای که دارای سازگاری درونی و محتوایی بوده و سازمان ها، نهادها و شرکت ها را برای رویارویی با عدم قطعیت ها، تهدیدها، فرصت ها و شگفتی های آینده آماده کند. سناریوها پیش بینی آینده نیستند بلکه بعد و عمق اندیشه ما را درباره تغییرات قابل وقوع در آینده گسترش داده و در نتیجه امکان توزین و سنجش دقیق انتخاب هایمان در اتخاذ تصمیمات استراتژیک بلند مدت و کوتاه مدت را فراهم می کنند.
سناریو نویسی در سازمان تامین اجتماعی :
سناریونویسی برای سازمان تامین اجتماعی با تعاملات بسیار بالای آن شریان اصلی حفظ و پایداری صندوق برای آیندگان است . به عبارتی سازمان به همان میزان که به درآمد حق بیمه برای ایفای تعهدات و سرمایه گذاری نیاز مند است به همان میزان نیاز به سناریو برای آینده خود خواهد داشت. سناریوهای مختلف مشخص می کند که در آینده به صورت هدفمند به کدام سمت و سو خواهیم رفت .
برای مثال و ملموس تر شدن موضوع ، می توان به احتمال وقوع زلزله در شهر تهران اشاره نمود :
به سرتیترهای انواع رسانه های خبری دقت شود
– معاون پژوهشکده زلزله شناسی : زلزله در تهران قطعی است؛ بیش از ۵ میلیون نفر جان خود را از دست می دهند
– رئیس انجمن لرزه شناسی آمریکا: زلزله تهران قطعی است.
– همه چیز درباره زلزله تهران با پدر زلزله شناسی ایران : زلزله تهران حتمی است.
آقای دکتر عکاشه تصویر تهران تخریب شده پس از وقوع زلزله ، چه تصویری خواهد بود؟
کشته ها و زخمی های میلیونی، همه شهر را که آن زمان به خرابه تبدیل شده پر خواهد کرد. برق و آب و گاز حداقل تا ۲ سال قطع خواهد بود. جاده و راهی باقی نمی ماند و گروه های امداد و نجات، عملا امکان تردد زمینی ندارند. مسئولان معتقدند آن زمان امداد هوایی از طریق فرود هلیکوپترهای امداد رسان در پارک ها صورت خواهد گرفت و استان های امدادی به کمک خواهند شتافت، مثلا قم به جنوب شهر کمک می کند، قزوین به غرب تهران، سمنان به شرق و به همین ترتیب، که البته این ها راهکارهای روی کاغذ است که در روزهای عادی هرگز تمرینی برای آزمایش کم و کیف آن انجام نشده است.
قریب به ۳۰ درصد منابع و مصارف کشور مربوط به شهر تهران است . با تصویری که از شهر تهران پس از وقوع زلزله داریم به طور یقین ۳۰درصد از منابع را حداقل به میزان ۲ یا ۳ سال به هیچ وجه نخواهیم داشت . حال آیا تعهدات ما از حوادث طبیعی و فورس ماژور به مثابه بیمه های بازرگانی مستثنی تلقی می شود ؟ در پاسخ باید جواب خیر داد . یعنی خدمات رسانی ما در بخش تعهدات قانونی کوتاه مدت و بلند مدت و درمان به جای خود باقی بوده ولیکن منابعی برای مدتی طولانی به میزان یک سوم بوجه کل سازمان نخواهیم داشت . این رقم به جز ملاحظاتی است که دیده نشده است ملاحظاتی از قبیل حذف اطلاعات اداره کل شهرستانهای استان تهران که در اطراف و اکناف شهر تهران می باشد و به طور قطع پس از وقوع زلزله لطمه خواهد خورد ، از بین رفتن بسیاری از سرمایه های حوزه اقتصادی سازمان و شستا که در تهران متمرکز بوده ، سرمایه انسانی سازمان ، گسترش تبعات آن به کل کشور و هزاران مولفه بسیار تاثیر گذار . و به طور حتم سرمایه گذاری های سازمان در سنوات گذشته نیز نه کفایت این مدت طولانی بحران را داده و نه اصلا با بروز فاجعه امکان نقد کردن آن وجود خواهد داشت .
حال که به عمق فاجعه با اعداد و ارقام بسیار ابتدایی پی بردیم باید این نکته را بیان کرد که آیا با کسری ۳۰ درصدی در بودجه برای مدتی نامعلوم آیا امکان ادامه حیات وجود خواهد داشت؟ چه سناریوهایی برای برخورد با این موضوع می توان تهیه و تدوین نمود؟آیا در این بحران انتظار کمک از دولت می رود؟ نقش سازمانهای بین المللی مانند سازمان بین المللی کار، سازمان بین المللی تامین اجتماعی در کمک های مادی و معنوی در مواقع بحران کشورهای عضو چیست ؟ آیا هیچ اندوخته و ذخیره ای در سازمان تامین اجتماعی برای مواقع بحرانی این چنینی گنجانده شده است ؟ و …
اگر هنگام تدوین سناریوها تفکر جدی صورت بگیرد، آنگاه اصلا مهم نیست که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
برای مطالعه متن کامل این مطلب اینجا کلیک کنید. (فایل PDF، حجم ۲۱۹kb)
سلام و عرض ادب
از خود سناریو مهمتر ، نگارنده سناریو است. سناریوی شصت ساله سازمان صرفا حاکی از نگاه سودجویانه از ابعاد مختلف به سازمان بوده و بدبختانه این امر به یک نگرش (ویژن) بدل شده. بدنه اجتماع سازمان را یک باجگیر به درد نخور می دانند و سردمداران هم مرغ تخم طلا. سازمان چوب دو سرطلا شده. هجده نوع خدمت ارائه می کند و درراس آنها درمان ولی چه خدمتی ، با چه کیفیتی، باچه برخوردی، با چه بازخوردی. هزاران میلیارد هزینه درمان می شود ولی چه بازخوردی از مطلوبیت داریم. ورودیهای سازمان چگونه است ولی چه میزان حساب ناشناس داریم. چه میزان از تسهیلات و پرداختی های سازمان به منابع آن بازگشته است. چه میزان از دارائیهای بیمه شدگان صرف سناریوهای شستا و شستان و غیره می شود. سناریوهای سازمان همانند سناریوهایی است که آمریکا و اسرائیل برای خاور میانه کشیده اند.
خدا آخر و عاقبت سازمان ، بیمه شدگان و مارا در میان آنها به خیر کند
سلام به جناب افشاری عزیز
در مدیریت داریم که سیستم برای بقاء و ادامه حیات نیاز به تعادل دارد ،( همانگونه که در تمامی ادیان آسمانی اعتقادی مبنی بر وجود منجی جهت برقراری عدالت وجود دارد و زمانی این اتفاق می افتد که دنیا را ظلم و ستم گرفته است) بنابراین همه مشکلات عنوان شده توسط شما و هزاران مشکل گفته و نگفته و نداسته و دانسته دست اندرکاران این نظام بالاخره به حدی می رسد که نیاز به اصلاحات بنیادی جهت رسیدن به تعادل دارد. سناریونویسی برای یک سازمان متعادل و خواستار ایجاد اصلاحات جهت تبیین شرایط امروزین و آینده برای بقاست وگرنه همانگونه که در قرآن آمده ان الانسان لفی خسر ما انسانها و سازمانهای ساخته شده توسط ما نیز هر روز به سوی زیان و خسارت می رویم .حال باید ببینیم برای جلوگیری از خسارت باید چه کنیم؟