امیرعلی ستایش: شایسته سالاری از دیدگاه امام علی ( ع) و علم مدیریت
با سلام و احترام، این روزها که صحبت از انتصابهای جدید در سازمان است؛ نظرات، علائق و سلیقه های مختلف در خصوص هر انتصابی اظهار نظر می کنند و کمتر انتصابی است که مورد توافق اکثریت باشد. بعضی از دوستان اعتقاد دارند که در سازمان تامین اجتماعی به جای شایسته سالاری؛ ناشایسته سالاری حاکم است.
در این مبحث سعی نموده ام به اختصار در این مورد مطالبی را بیان کنم و با دیدگاه امام علی (ع) در این خصوص آشنا شویم، هرچند که به خاطر دارم استاد ارجمند جناب آقای دکتر الوانی بیش از هفت جلسه از درس دو واحدی مقطع کارشناسی ارشد را به مبحث شایسته سالاری اختصاص داد و باز هم کل مباحث مطرح نگردید.
مقدمه
شایستگی در لغت به معنای داشتن توانایی، اختیار، مهارت، دانش، لیاقت و صلاحیت است. شایستگیها مجموعهای از دانش، مهارتها، ویژگیهای شخصیتی، علایق، تجارب و توانمندیها در یک شغل یا نقش خاص است که موجب میشود فرد در سطحی بالاتر از حد متوسط در انجام وظیفه و ایفای مسئولیت خویش به موفقیت دست یابد. در اصطلاح عام، شایستگی و شایستهسالاری بیشتر در انتخاب و انتصاب مدیران عالی و میانی سازمانها به کار میرود. البته این مسئله در مورد کارکنان و مدیران عملیاتی نیز مصداق پیدا میکند. برای برخورداری از مزایای شایسته سالاری (افزایش اثربخشی فرد و سازمان، ارتقای رضایت شغلی، روحیه احساس تعلق کارکنان به سازمان، ایجاد انگیزه جهت تلاش، بهبود و ارتقای سطح عملکرد و توانایی کارکنان)، منطقی است که سازمان، نظام شایستهسالاری را نهادینه کند و در کنار آن و به عنوان جزئی از آن، شایستهگزینی و شایستهسازی را نیز مد نظر قرار دهد.
شایستهسالاری به مفهوم بکارگیری مناسبترین افراد در مناسبترین جایگاه در سازمان است. امروزه در سازمانهای رشدیافته یا در حال رشد، شایستهسالاری از اهمیت خاصی دارد.
پس شایسته سالاری یعنی اینکه فرد مناسب در زمان مناسب در جای مناسب قرار گیرد.
فرآیند شایستهسالاری را میتوان یک فرآیند تلفیقی از زیرفرآیندهای شایستهخواهی، شایستهسنجی، شایستهگزینی، شایستهگری، شایستهگماری، شایستهداری وشایستهپروری ترسیم کرد.
معیارهای شایستهسالاری از دیدگاه اندیشمندان مدیریت
علم مدیریت معیارهایی را برای شایستگی افراد، به ویژه هنگام انتخاب و انتصاب آنان در پستهای مختلف مورد توجه قرار داده است؛ زیرا در ارتقاء، شایستگی معنی و مفهوم پیدا میکند. عمدهترین معیارهای شایستگی را میتوان به شرح ذیل برشمرد:
- مهارتهای مدیریتی و سرپرستی
- مهارتهای تصمیمگیری
- خلاقیت و نوآوری
- مهارتهای رهبری
- مهارتهای فنی
- مهارتهای ادراکی
- مهارتهای انسانی
- مهارتهای گفتوگو و مذاکره
- مهارتهای اطلاعاتی
شایستهسالاری از دیدگاه امام علی(ع)
امام علی (ع) حاضر نشد حتی یک لحظه بر خلاف اصل شایستهسالاری گام بردارد و همواره به استانداران و کارگزاران خود دستور میداد این اصل را رعایت کنند. آن حضرت میفرمایند: «کسی که بهترین کفایت را داشته باشد، مستحق ولایت است.» به عبارت دیگر، شخصی مستحق ریاست و مدیریت است که بهترین کفایت را در انجام امور از خود نشان دهد. در جای دیگر امام میفرمایند: «کارها به وسیله کارگزاران راست و درست میشود. آفت کارها، ناتوانی کارگزاران است.» اگر کارگزاران دارای عجز و ناتوانی باشند و از عهده امور آنطور که شایسته است برنیایند، کارها رو به فساد و تباهی میرود و امور به جای اصلاح و پیشرفت، سیر قهقرایی میپیماید که این همان پیامدهای رعایت نکردن اصل لیاقت و شایستگی است.
در جای دیگر، امام اصل تخصصگرایی را اینطور بیان میدارند: « کارها را به دست افراد متخصص و خبره بسپار.» امام علی(ع) خطاب به مالک اشتر استاندار خود در مصر مینویسند: پس در کار عاملان خود بیندیش و پس از آزمودن، به کارشان بگمار و عاملانی را جستجو کن که دلبستگی بیشتر اخلاق آنان گرامیتر است و آبرویشان محفوظتر و طمعشان کمتر و عاقبتنگری آنها فزونتر. پس درباره کاتبان خود بنگر و بهترینشان را بر سر کار بیاور و افرادی را برگزین که کارها بر او دشوار نباشد، در خطا پایدار نباشد. آن کس که ستایش فراوان وی را به خودبینی نکشاند و خوشآمدگویی او را برنینگیزاند و اینان اندکاند.
حضرت علی(ع) در فرمان معروف خود به مالک اشتر حاکم مصر، که در واقع زیربنای مدیریت اسلامی است، معیارهایی برای انتخاب و انتصاب مدیران و کارگزاران نظام برمیشمارد:
- تقوا: آنچه در سرلوحه روحیات و منش یک مدیر اسلامی قرار دارد، متقی بودن وی است.
- حسن سابقه: حضرتامیر(ع) در این مورد میفرماید: «پسخوشسابقهترین آنها را در نزد عموم برگزین و آن کسی که از همه بیشتر، چهرهاش به امانتداری شناخته شده است، انتخاب کن. داشتن سابقه خوب نزد مردم، از دیگر ویژگیهایی است که برای انتخاب افراد شایسته باید مورد توجه قرار گیرد.
- دانایی و توانایی: امام میفرماید: «آن کسی که توانایی و عملکرد بهتری را به کار گرفت، استحقاق حکمرانی دارد.» بنابراین، داناترین و تواناترین افراد شایستهترند
- صلاحیت اخلاقی: حضرت علی(ع) در مورد داشتن صلاحیت اخلاقی به مالک اشتر میفرماید:«پس هر آینه تو بالاتر از آنهایی و ولی امر تو بالاتر از توست و خدا بالاتر از کسی است که تو را به مدیریت و فرماندهی گمارده است.»
- داشتن ظرفیت روحی و کاری: امام به مالک اشتر میفرماید: «از کسانی انتخاب کن که بزرگداشت و احترام او را سرکش نسازد.» همچنین میفرماید: «کسی را انتخاب کن که نه بزرگی کار، او را از پا در آورد و نه فراوانی آن او را دچار پریشانی و سردرگمی نماید.» مسلماً افراد کم ظرفیت وقتی به پست و قدرتی میرسند، خود را گم میکنند و میپندارند که آنها این شایستگی را داشتهاند که به این مقام رسیدهاند.
- ضابطهگرایی به جای رابطهگرایی: حضرت امیر(ع) به مالک اشتر میفرماید:« فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نیست؛ بلکه امانتی در گردن توست.» در جامعه ما هم اگر با هر مسئولیتی که به انسانها داده میشود به مثابه یک امانت با آن برخورد شود، هیچگاه در امانت خیانت نمیشود.
- پرهیزگاری و صداقت: امام در این مورد به مالک اشتر میفرماید: «ملازم راستگویی و امانتداری باشید که این دو رویه، از رویه نیکان است.»
- بزرگمنشی و بزرگواری در برابر مخالفان: امام علی(ع) میفرماید: «ابزار حکومت و مدیریت، داشتن سینهای گشاده است.»
- دور اندیشی و آیندهنگری: ایشان میفرماید: «احتیاط را پیشه خود ساز و از علم و دانش جدا مشو، که سرانجام کار تو ستوده خواهد بود.» نه تنها مدیر باید از وضع جاری سازمان خود آگاه باشد، بلکه باید بتواند آینده را نیز پیشبینی کند؛ زیرا بسیاری از تصمیمهای که او امروز میگیرد، در آینده نتیجه خواهد داد
در پایان امیدوارم توانسته باشم معیارهایی را جهت بررسی شایستگی افراد از منظر اسلامی و همچنین علم مدیریت بیان کرده باشم. تا بتوان در مورد هر انتصاب قضاوت نمود که آیا افراد شایسته هستند یا ناشایسته ؟
امیر علی ستایش، کارشناس تامین اجتماعی
با سلام و سپاس از همکار گرامی جناب آقای ستایش
ذکر چنین مطالبی بسیار خوب است . به ویژه این که به غیر از سخنان گهربار حضرت امیر ( ع) ، مشخصه ها و معیار های مندرج در علوم نوین مدیریتی نیز بیان گردد. خصوصا اگر بتوان فضایی را فراهم آورد که مصادیق این معیارها چه همسو با آن ها و چه آن چه در تضاد با آن ها بوده و در سازمان اتفاق افتاده نیز بیان گردد ، بحث جذاب تر و کاربردی تر خواهد بود. متاسفانه در شرایط جاری جز در موارد معدود شاهد شایسته گزینی در سازمان نیستیم. البته این که اتفاقات سنوات گذشته چه تاثیری در بضاعت نیروی انسانی شایسته سازمان داشته است نیز مطلب مهمی است. سکوت بدنه سازمان در برابر ناشایسته گزینی های سالهای اخیر هم تلخی های خود را دارد . فقط برای مثال واضح عرض می کنم دانش آموخته رشته شیمی را که نیروی رسمی هم نبوده در پست رئیس گروه راهبری امنیت سیستم های سازمان منصوب کردند و هیچ کس دم نزد. وقتی قبح ناشایسته گزینی شکسته شود ، ادامه آن آسانتر است. از این قبیل موارد زیاد است و بنده تصور می کنم فعالیت های صنفی و مقالاتی از این قبیل می تواند تاثیر مثبت داشته باشد.
باسلام و احترام
ضمن تشکر از مطلب زیبای جناب ستایش باید عرض کنم دو ایراد اساسی در پیاده سازی این نظام در تمامی ادارات ما حکمفرماست:
۱- همه خود را مستحق و بهترین میدانند
۲- سامانه یکپارچه و متولی برای این امر نداریم.
البته باید عرض کنم که در دوران تصدی جناب آقای حیدری در معاونت امور استانها ، بانک اطلاعاتی کارشناسان توسط بنده طراحی و راه اندازی شد و در آن دوران براساس اطلاعات فراخوان شده از سطح کشور مدیران شایسته ای در استانها و حتی ستاد منصوب شدند که بعدها معلوم نشد عاقبت آن سیستم چه شد.
به نظرم استقرار چنین سیستمی صرف نظر از مورد یک که عرض کردم، به صورت خودکار افراد توانمند را به مدیران معرفی خواهد کرد. استحضار دارید که همه ما کسانی را می شناسیم که آنها را بهترینها می دانیم درحالیکه ممکن است در نظر بسیاری از اطرافیان تصویری غیر از این داشته باشند. بنابر این رها سازی انتصابات بر پایه گفته های اطرافیان امر درستی به حساب نمی آید درحالیکه ارزیابی افراد بر اساس گزارشاتی که می توان آنرا از سامانه مربوطه دریافت کرد ، مدیران را بهتر و دقیقتر به هدف نزدیک خواهد ساخت.
موفق باشید
با سلام ، خدمت آقای ستایش ، مبحثی که مطرح کردید از مباحث اصلی مدیریت می باشد ، که خود من دارم روی یک طرح کاربردی به منظور پیاده سازی نظام شایسته سالاری کار می کنم که به محض کامل شدن ، آن را به تامین پرس می فرستم ، درادامه فرمایشات اساتید خودم باید بگویم که بالاخره ما باید از یک جا شروع نماییم ، این شروع باعث می شود ما ایرادات را نیز در ادامه راه اصلاح نماییم .با تشکر دوباره از آقای ستایش بخاطر مقاله زیبایشان .
با سلام خدمت اساتید محترم
شاید یکی از حلقه های مفقوده شایسته سالاری فرایند کنارگذاری افراد ناشایست باشد متاسفانه در سیستم فعلی اصل پایداری افراد ناشایست برقرار است بدین معنی که فرد ناشایست کنار گذاشته و مواخذه نمیشود بلکه از سمتی به سمتی دیگر انتصاب میابد .