برآیند نتایج مباحث همایش تامین اجتماعی گذشته، حال و آینده

همکار شعبه گفت:

آقای ????? شما چرا تبعید را قبول کردی مثل خیلی از اونائی که ریسک کردند و رفتن از دیوان رای گرفتن شما هم برمیگشتی سر جات ضمنا مگه کار کردن تو شعبه چه عیب و عاریه که هی میگی تبعید و زخم و ظلم و ستم. اگه شعبه و ما شعبه ایها نبودیم تا یک قران یک قران حق بیمه جمع کنیم و به بیمه شده ها و مستمری بگیران سرویس بدهیم اونم با بخشنامه ها و دستورالعملها و دست گل های شما ستادیها نه سازمان می ماند نه ستاد که شما بیائی خزعبلات خودتو به خورد مردم بدی. بابا اول برو بفهم کار سازمان چیه وظیفش چیه تعهدش چیه بعد بیا ادعا کن. جنابعالی اینجا رو با روزنامه و مجله عوضی گرفتی. نمی دونم شما کجا تن فروشی برای پرداخت حق بیمه را دیدید یا می بینید ولی اینبار بجای تماشا کردن این فعل حرام و گناه را بگردن سازمان انداختن بهتره نوک قلم خود را به سمت دولت و مجلس تیز کنی نه سازمان را که سرمایه آن آن را بیشتر کارگران زحمت کشی تامین میکنند که دولتی سر رجال سیاسی و دولت مردان در اقتصاد بیمار کشور بجای تن فروشی با عرق جبین کار میکنند حق بیمه پرداخت میکنن
آقای ????? شما لیاقت کار کردن در سازمانی مثل سازمان تأمین اجتماعی را که از ان سر در نمی آورید را ندارید

افشین اورکی گفت:

به نام خداوند دوستدار زیبایی ها
با درود به همه خوانندگان فهیم این به قول دوست خوبمان سرکار خانم فاطمه-م (روشن نمای تامین پرس)
راستش را بخواهید نمی خواستم دوباره وارد این موضوع شوم.اما بیشتر حرف های مرا این خواننده محترم پاسخ داد. به قول استاد مباحثه روزنامه نگاری ایران(استاد ضرابی)کار بعضی ها شده است آیینه داری در شهر کوران!
جناب آقای سردبیر محترم تامین پرس؛خوشحالم که شما اعتراف دارید که روزنامه نگار نیستید.این جسارت شما قابل تحسین است.من نیز بیان نکردم که مدیر کل تامین اجتماعی و یا مدیر کل ستادی شاغل در سازمان تامین اجتماعی ام.کجای مطلب من این برداشت را برای آن خواننده محترمی که خودش را همکار شعبه معرفی کرده و به جای درک واقعی پیام من،ترجیح داده تا از برخوردهای رادیکالی و اهانت آمیز استفاده کندایجاد کرده است؟!
همکار شعبه؟!۴مرداد۱۳۹۲-ساعت:۷:۴۲
(آقای ????? شما چرا تبعید را قبول کردی مثل خیلی از اونائی که ریسک کردند و رفتن از دیوان رای گرفتن شما هم برمی گشتی سر جات ضمنا مگه کار کردن تو شعبه چه عیب و عاریه که هی میگی تبعید و زخم و ظلم و ستم. اگه شعبه و ما شعبه ای ها نبودیم تا یک قران یک قران حق بیمه جمع کنیم و به بیمه شده ها و مستمری بگیران سرویس بدهیم اونم با بخشنامه ها و دستورالعمل ها و دست گل های شما ستادی ها نه سازمان می ماند نه ستاد که شما بیائی خزعبلات خودتو به خورد مردم بدی. بابا اول برو بفهم کار سازمان چیه وظیفش چیه تعهدش چیه بعد بیا ادعا کن. جنابعالی اینجا رو با روزنامه و مجله عوضی گرفتی.
نمی دونم شما کجا تن فروشی برای پرداخت حق بیمه را دیدید یا می بینید ولی این بار به جای تماشا کردن این فعل حرام و گناه را بگردن سازمان انداختن بهتره نوک قلم خود را به سمت دولت و مجلس تیز کنی نه سازمان را که سرمایه آن آن را بیشتر کارگران زحمت کشی تامین می کنند که دولتی سر رجال سیاسی و دولت مردان در اقتصاد بیمار کشور به جای تن فروشی با عرق جبین کار می کنند حق بیمه پرداخت می کنن.
آقای ????? شما لیاقت کار کردن در سازمانی مثل سازمان تأمین اجتماعی را که از ان سر در نمی آورید را ندارید
همکار محترم شعبه؟!)
قصد پاسخ دادن به کسی که جنس ادبیاتش توهین و افترا است را نداشته و ندارم.اما حضور سایر خوانندگان محترم این سایت عرض کنم که بنده هیچ وقت در ستاد مرکزی سازمان تامین اجتماعی مشغول به کار نبودم و اساسا هیچ وقت سمت مدیریتی هم نداشته ام.با افتخار عرض می کنم که به عنوان یک روزنامه نگار با حدود ۲۱ سال سابقه کار در مطبوعات کشور و از سال ۱۳۸۳ در ویژه نامه های تامین و آتیه به طور جدی مباحث سازمان تامین اجتماعی را دنبال کرده و می کنم.اطلاعات بیمه ای من و سایر همکارانم در هفته نامه های تامین و آتیه نیز اگر از مدیرنماهای فعلی تامین اجتماعی بیشتر نباشد،به طور حتم و یقین کمتر هم نیست.بماند.آقای محترم همکار شعبه؛من هیچ گاه به قول شما فعل حرام تن فروشی را ندیدم.اما افراد زیادی از بیمه شدگان برای تامین مخارج بیمه ای خود مبادرت به این کار می کنند.من ادعا نکردم که موقع تن فروشی آنها را دیده ام.اما ادعا می کنم که از وضعیت تعدادی از آنها که بدون هیچ درآمدی با مشقت و سختی ،پول بیمه اختیاری خود و خانواده های شان را تامین می کنم خبر دارم.نیازی هم نمی بینم تا این ادعا را به افرادی مانند شما ثابت کنم.به آنهایی که باید اطلاع دهم،اطلاع داده ام.اگر می خواهید مرا بیشتر بشناسید به گزارش ها و یادداشت های اینجانب در باره مشکلات بیمه شدگان،مستمری بگیران،کارکنان قراردادی موقت ماده ۲۰ و مطالب بیشمار دیگری که در باره تضییع حقوق قانونی کارکنان قراردادی ماده ۴ و رسمی در سایت های خبری و تحلیلی بهارنیوز،بولتن نیوز،خبرگزاری ایلنا،روزنامه ملت ما(در حال حاضر منتشر نمی شود)،روزنامه شرق و …انعکاس یافته است مراجعه بفرمائید.خوشحالم که ادبیات اینجانب مانند شما نبوده و نیست.خوشبختانه من و سایر همکاران مظلوم و متواضع ام در هفته نامه تعطیل شده تامین و آتیه به فرمایش سرکار خانم فاطمه-م،هنر هواشناسی نداریم.راستش را بخواهید از سال ۱۳۸۸ تاکنون دیگر با اینگونه ادبیات توهین و دشنام و برخوردهای رادیکالی و ؟؟؟؟ و حذفی خو گرفته ام.به قول شاعر گرانمایه استاد ایرج جنتی عطایی:
در شهری که مردمانش عصا از کور می دزدند،
من از خوش باوری اینجا،محبت آرزو می کردم!
جناب آقای علی حیدری سردبیر محترم تامین پرس:
من بدبین نیستم.من واقع بین هستم.در ضمن به یاد داشته باشید که با حلوا حلوا کردن،دهان شیرین نمی شود.
شما در پاسخ به سرکار خانم فاطمه -م فرموده اید که باید حرمت افراد در نوشته ها حفظ شود.اما متاسفانه اجازه داده اید تا نوشته من از سوی یکی از خوانندگانتان «خزعبلات» تلقی شود.اشکالی ندارد.عرض کردم که سال هاست با اینگونه ادبیات پاسخ گویی از سوی مدیران سابق سازمان تامین اجتماعی مانند ؟؟؟؟ آشنا هستم.من ننوشتم که کار در شعبه چندش آور است.یکبار دیگر یادداشت مرا بخوانید.من نوشتم به خاطر نوشته ها و گزارش هایم و دفاع از حقوق قانونی و مشروع بیمه شدگان و مستمری بگیران توسط آقای … به یکی از شعبه ها تبعید شده ام. خوشحالم که اجازه ندادم تا عیدی نیروهای قراردادی موقت ماده ۲۰ نیم بها پرداخت شود.خوشحال هستم که آنقدر در باره این نیروهای زحمتکش در رسانه های مختلف مطلب،یادداشت و خبر و گزارش نوشتم تا سرانجام مدیران کنونی سازمان اجازه دادند تا آنها تبدیل وضعیت شوند.هرچند که به حقیر اجازه حضور در آزمون تغییر وضعیت را ندادند!من نیز مانند شما به دنبال پست و مقام نبوده و نیستم.اساسا ما روزنامه نگاران با دنیای مدیریتی آشنایی نداشته و نداریم.حرف من این است که دوستانی که حالا مدعی دفاع از حقوق بیمه شدگان و مستمری بگیران شده اند تاکنون کجا آرمیده بودند؟!چند گزارش و یادداشت انتقادی از مدیریت های دولت اصولگرایان در سازمان تامین اجتماعی داشته اند؟!چند بار تاکنون به خاطر نوشته های شان به مراکز ؟؟؟؟ احضار شده اند؟!آن زمان مدیر بوده اند و حالا نیز داعیه دفاع از حقوق تامین اجتماعی را دارند.شما به این چندگانگی رفتاری چه نامی می دهید؟
اتفاقا در بیشتر گزارش هایم نوشته ام که سازمان تامین اجتماعی،سازمانی امدادی نبوده و نیست.من نگفتم که اگر زنی تن فروشی می کند،باعث و بانی این عمل سازمان تامین اجتماعی است.من گفتم که بیمه شدگانی هستند که برای تامین پرداخت مخارج بیمه ای خود(حق بیمه اختیاری و حرف و مشاغل)تن فروشی می کنند.شما مدرک می خواهید؟!
اگر به شما مدرک نشان دادم چه خواهید کرد؟زندگی اقتصادی آنها را تغییر می دهید؟!آینده برباد رفته آنها را اصلاح خواهید کرد؟!
جناب آقای سردبیر محترم تامین پرس؛
دگر اندیشی یکی از راهکارهای برون رفت از وضعیت موجود در سازمان تامین اجتماعی است.جناب آقای سردبیر؛سازمان تامین اجتماعی متعلق به همه بیمه شدگان و مستمری بگیران این مرز و بوم است.متعلق به همه کارگران و زحمتکشانی است که به قول آن خواننده محترم که مرامش فحاشی و هتاکی است قران قران پرداخت کرده و می کنند.راستی اگر آن همکار محترم قران قران دریافت می کند،باید بداند که این کارگران زحمتکش بوده و هستند که با تاراج هست و نیستشان قران قران به شما همکار محترم در شعبه پرداخت می کنند.قبول دارید که این سازمان به کارگران این آب و خاک تعلق دارد و نه مدیران پشت میز نشین در ستاد مرکزی سازمان تامین اجتماعی؟
جناب آقای علی حیدری؛
من راهکار ارائه دادم و باز هم می دهم.من می گویم سه جانبه گرایی خوب است.اما واقع بین باشید.دولت ها اجازه نمی دهند تا سه اصل زیبای جانبه گرایی در سازمان تامین اجتماعی تحقق پیدا کند.چرا که در این صورت،سازمان تامین اجتماعی از شمار سرزمین های تملک شده اش خارج می شود.
امروز دولت یک تیول دار بزرگ و غیر قابل رقابت در سازمان تامین اجتماعی است.این را همه خوانندگان فهیم و هوشیار تامین پرس به خوبی درک کرده و می کنند.همه غیر از برخی از کارکنانی که عرض کردم برای شان فرقی نمی کند جناب آقای دکتر شریف زادگان مدیر عامل سازمان شود و یا حسن آقای بقال و یا همین قاضی سعید مرتضوی که نمی دانم چرا شما به جای اسم او … می گذارید.
در پایان حضور سردبیر محترم تامین پرس عرض می کنم که بنده نمی دانم شما از وجود کدام دولتمردان صاحب منصب ضد توسعه در دولت جناب آقای دکتر حسن روحانی سخن به میان می آورید،اما خدومتتان عرض شود که برادر بزرگوار سردبیر تامین پرس؛جناب آقای دکتر حسن روحانی در حال حاضر رئیس جمهور منتخب هستند و تاکنون نیز که دولتی تشکیل نداده اند تا ما بتوانیم در باره تیم وزرا و مدیر عامل احتمالی سازمان تامین اجتماعی آن اظهار نظری داشته باشیم.اما نیک می دانم که منتقدانی دگر اندیش مانند اینجانب بازهم در دوره های بعدی در حاشیه خواهیم بود.
از صبر و حوصله همه شما بزرگواران صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم.هم از سرکار خانم فاطمه -م و هم از آن همکار شعبه ای که تشخیص داد من لیاقت کار کردن در سازمان تامین اجتماعی را ندارم.امیدوارم که ایشان لیاقت لازم را داشته باشند.
با تشکر و احترام فراوان-افشین اورکی
خبرنگار و گزارشگر پیشین هفته نامه های تامین و آتیه و سرویس کارگری روزنامه خورشید و دبیر کنونی سرویس اجتماعی
سایت خبری و تحلیلی بولتن نیوز و شاغل در یکی از شعبه های تابعه اداره کل تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ
——————————————————————————————————
توضیح سرپرست تارنما: آقای علی حیدری سر دبیر این تارنما نیستند

سعید ت گفت:

“ضرورت توسعه فرهنگ مدارا در ایران”

لطفا مقاله مذکور که برای ایرانیان این روزگار بسیار مفید است خوانده شود.

http://modaara.org/component/k2/item/27-2013-07-12-11-28-30

همکار شعبه گفت:

آقای ؟؟؟؟ من چه توهینی کردم و چه افترائی زدم این عین عبارت شماست “من بیمه شدگان اختیاری را می بینم که متاسفانه برای تامین هزینه بیمه های نجومی خود، تن فروشی می کنند” حودتان گفتید می بینم
ضمنا خیلی هنر کردی برای تبدیل وضعیت خودتان از قراردادی به رسمی مقاله نوشتی ؟!
یه مدیر عامل از نیروهای قراردادی و ماده بیستی ستاد که عمدتا به واسطه فامیل یا آشنا در ستاد جا خوش کرده بودند چوب جارو و سینی جای یا ماشین تحریر را گرفت و خودکار دستشان داد و فرستاد شعبه تا در کنار ما شعبه ایها که سالها خاک سازمان را سرمه چشممان کردیدم بجای تعداد بیشماری از جواانان تحصیل کرده و مستعد که امکان اشتغال دولتی و سازمانی نداشتند و دارند با مدرک دانشگاهی جارو میکشند یا جای میبرند تا تایپ میکنند حالا جنابعالی برای تبدیل وضعیت نیروهای ماده بیستی ادعای رشادت و مبازه می کنی؟!!!!!!!!!!!!!!!
شما چطور حساب کردی که میگی حق بیمه نجومی ؟!!!!!!!!!!!!!
آقای منتقد دگر اندیش
آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابد و الدهر بماند خصوصا اگر نخواهد که بداند

خبرنگار گفت:

سلام
وقتی از اولین کامنت آقای اورکی انتقاد تند شد نمی خواستم به عنوان یک خبرنگار وارد معرکه تامین اجتماعی شوم چون خبرگان آن مجموعه در این مقال کم نیستند اما از آنجایی که ” همکار شعبه ” صحبت از قلم کرد دیدم سکوت خیانت است به اهل قلم
ابتدا باید بگویم برای خودم متاسفم که قطره قطره خون و عمر گرانمایه آدمها یی مثل من و امثال من اینقدر کم ارزش است که قران قران حق بیمه نامیده می شود و متاسف تر اینکه وارد سازمانی می شود که کارمند شعبه اش اینگونه بی پروا همکار خود را مورد تاخت و تاز قرار میدهد متاسفم که فردی با چنین بیانی قیافه حق به جانب می گیرد و از فرد دیگری اینچنین نقد میکند و به قول صاحب تارنما که دیگر با توضیحات داده شده نباید آنرا سردبیر نامید با چنین ادبیاتی سخنوری نماید و تشخیص دهد چه کسی لیاقت دارد در سازمان تامین اجتماعی کار کند و چه فردی باید بند و بساطش را جمع کند و رخت از سازمان بربندد.
خواهر یا برادر عزیز همکار شعبه تو قران قران حق بیمه جمع می کنی اما آن بالادست کرور کرور آنرا صرف مقاصد و اهداف سیاسی آن می کنند به نظرم ایکاش به جای قران قران جمع کردن قلم دستت می گرفتی و شفاف سازی می کردید تا لااقل نه کرور کرور بلکه جلوی ریخت و پاش های خروار خروار را می گرفتی
اما اورکی این کار را کرد
اورکی با ۴۷ سال سن متاهل دارای ۲ فرزند بزرگ است ۲۱ سال سابقه کار خبرنگاری دارد مستاجر است بعد از تعطیلی نشریه آتیه خیلی ها در به در شدند و همین همکاران شما در ستاد برای آنها نسخه ماده ۲۰ پیچیدند چون استخدام پیمانی آنها برای سازمان بار مالی داشت حتی یک لحظه هم فکر نکردند که ضرر و زیانی که از سوی ؟؟؟؟؟ مدیرعامل وقت به نیروی انسانی وارد آمده باید توسط همکاران شما التیام بخشیده شود که وا اسفا همین همکاران شما در شعبه به واسطه اینکه اینها از ستاد آمدند به دنبال تسویه حسابهای رفتارهای ناپسند برخی از همکاران ستادی سابق شما به آنها بی احترامی کردند آنها را بازی ندادند و کارهای بایگانی و … به آنها سپردند آنهایی که به دیوان شکایت نکردند و در شعبه و سایر واحدهای شما چه درمان و چه بیمه جای گرفتند کار کردند و ثابت کردند جای جای این سازمان سرای من است تا به ؟؟؟؟؟ و ؟؟؟؟؟ ها بفهمانند بیش از آنچه مسائل شخصی برایشان مهم باشد سازمان آرمان واقعی سازمان مهم است مانند آقای … و آقای … و خیلی از مدیرانی که در واحدهای اجرا از آن زمان مشغول بکارند برخی از آنهایی که به دیوان شکایت بردند قادر نبودند در واحدهای اجرایی کار کنند و اینان همانهایی بودند که در دوران زمامداری خود در ستاد نیز کار چندانی برای سازمان شما نمی کردند
اما اورکی بارها و بارها مورد خطاب و عتاب مدیران کل خود که تحت فشار دفتر مدیرعامل و … بودند قرار گرفت و تا پای اخراج رفت و تبعید شد
بارها دوستان او به او گفتند دست از کارهایش بر دارد و آرام یکجا بنشیند و نان زن و بچه اش را با قلمش در این دوران باطل نشانه نرود اما او در کمال احترام می گفت بالاخره یکی باید قربانی شود تا روشنگری شود
اما صحبت اصلی سر این است که همه می دانیم چه کسانی به واقع به دنبال منافع سازمان بوده و چه کسانی فضا را آماده می بیند.
بحث افراد به اصل برگزاری همایش که اینقدر تاکید می شود با پول شخصی تدارک دیده شده نیست شاید تاکید بر این مسئله کنایه زدن به افطاری گزاف اجلاس سران و یا افطاری هتل هما است.
بحث افراد بر سر آنست که آقایان در زمان خود چه کردند ببخشید مدیر عاملان قبل از ؟؟؟؟ و بعد از ؟؟؟؟ در مقایسه با عملکرد بد ؟؟؟؟ در نزد همکاران خوب جلوه کردند و الا آنها هم دارای عملکردهای نابخشودنی بودند و هستند اما همکاران شما چه کنند که لنگه کفش در این دروره وانفسا غنیمت است.
کمی با هم مهربان باشید که در دوران خدمت خبرنگاری خود در یکی از سایت های کشور تجربه کرده ام که سازمان تامین اجتماعی به دلیل همین اختلافها بوده است که مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته سیب تامین اجتماعی از داخل کرموست آن را دریابید.
این عریضه دفاع از اورکی نیست بیان درد مشترک برخی همکاران شماست که همیشه به خاطر گفتن واقعیت سربدار شدند.

خبرنگار گفت:

سلام و تشکر فراوان از داود میرزایی عزیز
اجرکم مقبول