تأثیر هدفمندسازی واقعی یارانه ها بر اشتغال
کار جوهره زندگی انسان، خانواده ها و جوامع است و بهمین سبب یکی از مطالبات مردم در تمام اعصار از حاکمیت ایجاد زمینه کار بوده و می باشد. در بند(۱۲) اصل سوم قانون اساسی بر”رفع هر نوع محرومیت در زمینه کار” بعنوان یکی از حقوق ملت و تکالیف دولت تصریح شده، در بند (۲) اصل (۴۳) بعنوان ضابطه اساسی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران آمده است:
” به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قراردادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند در شکل تعاونی از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههای خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ مطلق در آورد. این اقدام بایستی با رعایت ضرورتهای حاکم بر برنامه ریزی عمومی اقتصادی کشور در هر یک از مراحل رشد صورت گیرد”.
همانطور که مشاهده می شود، رویکرد اساسی تبیین شده برای اقتصاد کشور در قانون اساسی، پس ازرفع محرومیت و تأمین نیازهای اساسی، مبتنی بر ایجاد زمینه “کار” و ” اشتغال” استوار گردیده است و این موضوع نشانگر اهمیت جایگاه کار و اشتغال در مجموعه وظایف دولت می باشد. چرا که حمایت از طریق ایجاد زمینه اشتغال در قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی ملحوظ نظر قرار گرفته و بر اولویت نظام بیمه ای مبتنی بر اشتغال ( بند الف ماده ۳) پرداخت مقرری بیمه بیکاری ( بند و ماده۴) محوریت نظام بیمه ای ( ماده ۶)، توانمندسازی ( ماده ۹)) تأکید شده و بطور مشخص در بند”و و “د” ماده ( ۹ ) بر سیاست “کار گستری” بشرح زیرتصریح نموده است:
“سیاست کارگستری، سازوکاری غیر حمایتی است و با ایجاد زمینه اشتغال فرد امکان تأمین نیاز توسط خود او فراهم می شود و به معنای ارائه خدمات رفاهی به شرط انجام تعهدات معین است” و در همین راستا وفق جزء “۲” بند ” الف” ماده (۷) به استفاده از منابع حاصل از هدفمندکردن یارانه ها و د ر ماده (۱۰ ) بر اصول و سیاستهای یارانه در قالب نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی پرداخته است و بطور خاص در ذیل وظایف وزارت تعاون، کار ورفاه اجتماعی ( وزارت رفاه و تأمین اجتماعی سابق) طبق بند ماده (۱۶) آورده است:
“ساماندهی و مدیریت اجرایی نظام هدفمند یارانه های اجتماعی و جهت دهی به سوی افراد و خانواده های نیازمند با رویکرد ایجاد خوداتکایی و اشتغال در چارچوب قانون و سیاستهای کلی نظام ” که این تأکیدات خود بیانگر اینست که قانون گذار به موضوع اشتغال و زمینه سازی آن بعنوان یک سیاست و خدمت اجتماعی توجه داشته و رویکرد ایجاد خود بسندگی را بجای اعطای کمک نقدی و …. مد نظر قرار داده است.
متناسب با این احکام قانونی در بند (۸) اصول و سیاستهای کلی نظام در حوزه اشتغال آمده است.”توجه بیشتر در پرداخت یارانه ها به حمایت از سرمایه گذاری، تولید و اشتغال مولد در بخشهای خصوصی و دولتی” در بند۴ اصول و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی آورده است ” استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانه ها در جهت افزایش تولید اشتغال و بهره وری، کاهش شدید انرژی و ارتقاء شاخصهای عدالت اجتماعی” و این تأکید، نشانگر اینست که بایستی بخشی از منابع حاصل ازهدفمندی یارانه ها صرف تقویت اشتغال و نظامات مرتبط با آن یعنی حوزه رفاه و تأمین اجتماعی شود.
فلذا بر همین اساس موضوع اشتغال در قانون هدفمند کردن یارانه ها (مصوب سال ۱۳۸۸) و در مواد(۶) و (۸ ) و نیز جزء ۱ و۲ بند ب ماده ( ۷ ) آن آورده شده است و اخیراً نیز در بند های ۴ تبصره (۲۱) قانون بودجه سال ۹۳ سهم تولید و اشتغال و نظامات مرتبط با آن از جمله رفاه و تأمین اجتماعی در منابع حاصل از هدفمندی یارانه ملحوظ نظر قرار گرفته است (۱۲ هزار میلیارد تومان).
بهر تقدیر پدیده هدفمندی سازی یارانه ها یک تصمیم اقتصادی کلان و تأثیرگذار بر نظام اقتصادی افراد، خانوارها و بنگاهها است و متغیرها و عوامل مؤثر بر منابع و مصارف آنها را دچار تأثیر و تأثرات اقتصادی می سازد و در نتیجه بایستی ما به ازای اجتماعی آن را در نظر گرفت و برای آن بسته های سیاستی متناسب تمهید و تدارک نمود. با توجه به مراتب فوق و با توجه به صدر ماده (۱) قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی و تبصره (۲) آن بایستی در زمان اتخاذ و اجرای تصمیمات اقتصادی، بسته های سیاستی خاص را برای حفظ و ارتقاء کیفیت زندگی مردم طراحی و بمورد اجرا گذاشت. بهر تقدیر افزایش حاملهای انرژی و تعرفه های خدمات اثرات زیادی بر درآمد- هزینه افراد، خانوار ها وبنگاهها می گذارد و بایستی سه سری بسته های سیاستی “صیانتی” و “حمایتی” و “تأمینی” را با استفاده از منابع یارانه ای بمورد اجرا گذارد:
الف_ بسته های سیاستی صیانتی: در این رویکرد یارانه های اقتصادی و اجتماعی برای حفظ اشتغال موجود و نیز حفظ سطح درآمد افراد و خانوارها بویژه اقشار و گروههای هدف پرداخت می شود.
ب_ بسته های سیاستی حمایتی: در این رویکرد یارانه اجتماعی برای تثبیت اشتغال موجود و نیز ایجاد فرصتهای شغلی جدید پرداخت می شود و همچنین با سیاست کارگستری مناسب به ایجاد فرصت برابر برای اشتغال اقدام شود.
ج_ بسته های سیاستی تامینی: در این رویکرد یارانه های اجتماعی در قالب نقدی و غیر نقدی و بیمه ای برای تأمین و تضمین معیشت افراد و خانوارها انجام می پذیرد و مقرری به کار جویان بیکار و نیز یارانه معیشتی برای کسانی که توان و یا زمینه اشتغال و کسب درآمد را ندارند، پرداخت می شود. در این رویکرد می توان پیش بینی کرد که به مقرری بگیران بیکار فرصت های اشتغال پیشنهاد شود و در صورت استنکاف از پذیرش شغل، نسبت به تعدیل یا قطع یارانه آنها اقدام گردد.
به بیان دیگر در مرحله دوم طرح هدفمند سازی یارانه ها بایستی برای تقویت فرهنگ کار و تلاش و جهت تثبیث، تقویت و ایجاد اشتغال پایدار مراحل زیر به ترتیب و در قالب یک پیوستار ملحوظ نظر قرار گیرد:
الف) اطلاعات: جمع آوری اطلاعات افراد متقاضی دریافت شغل در قالب یک پایگاه اطلاعات جامع و یکپارچه.
ب) جانمایی: تهیه نقشه واطلس منابع انسانی و خانوارهای کشور بر اساس اطلاعات هویتی و مکانی خانوارها و افراد، اعم از شاغلین و متقاضیان کار در قالب خانوارها و شبه خانوارها.
ج) شناسایی: غربالگری اجتماعی و لکه گیری اجتماعی افراد و خانوارهای نیازمند خدمات اجتماعی( اعم از خدمات شغلی، سلامت، معیشت و …) بر اساس مکانیسم نیازمند یابی فعال.
د) نیازسنجی: بررسی و تعیین نوع نیاز و میزان خانوارها و شبه خانوارها به خدمات اجتماعی.
هـ) توانمندسازی: ارتقاء قابلیت ها، ظرفیت ها و مهارت افزایی برای افراد در قالب آموزش های فنی و حرفه ای، تشکیل تعاونیها و ارائه مجوزات مورد نیاز.
و) کارگستری: فراهم سازی زمینه کار و فعالیت در قالب تسهیلات بانکی، تسهیلات مربوط به واردات، تأمین تجهیزات و منابع سرمایه ای و…
ز) یارانه بیمه ای: اعطای یارانه بیمه ای از طریق تقبل تمام و یا بخشی از حق بیمه سهم کار فرما و بیمه شده از سوی دولت .
در پایان این پیوستار افراد و خانوارهای مددجو به خود بسندگی رسیده و با ورود به مرحله بیمه شدگی و سپس بیمه پردازی در شرایطی قرار می گیرند که می توانند خود درآمد مورد نیاز خویش را تأمین نمایند.
نتیجه آنکه اگر چه درایجاد اشتغال پایدار و حفظ آن، عوامل و مؤلفه های اقتصادی، امنیتی، سیاسی و … زیادی تأثیر گذار است و لیکن نحوه اجرای هدفمندی یارانه ها می تواند اثرات کاهنده یا افزایشی در اشتغال داشته باشد. بدین صورت که اگر یارانه ها را یکسان، غیر هدفمند و تماماً بصورت نقدی پرداخت کنیم و یا اگر متولی یارانه پردازی (نقدی یا سبد کالا) را حوزه های غیر اجتماعی دولت (وزارت امور اقتصادی و دارایی یا وزارت صنعت، معدن و تجارت و…) قراردهیم، علی القاعده هدفمندسازی یارانه منجر به افزایش اشتغال نخواهد شد و لیکن چنانچه ارائه یارانه های اجتماعی بصورت هدفمند و منطبق یا متناسب با نیاز اقشار و گروههای هدف ( از نظر نوع و میزان) انجام پذیرد و بخشی از منابع حاصله در قالب یارانه های تولیدی، توسعه ای و اقتصادی برای حفظ تعادل منابع و مصارف بنگاهها و تثبیت، تقویت و ایجاد اشتغال و بخشی نیز در قالب یارانه اجتماعی برای توانمند سازی و کار گستری هزینه شود، بطور قطع هدفمند سازی یارانه ها مقوم و موجد اشتغال خواهد شد.
علی حیدری، کارشناس اجتماعی
جناب آقای دکتر حیدری باز هم مثل همیشه عالی بود
ممنون
با سلام و تشکر از جناب حیدری
در اقتصاد به تورم کلمه inflammation میگویند. در پزشکی هم همین کلمه برای التهاب بکار میرود. معمولا از دستکاری تا حد ممکن خود داری میشود و شرایطی بوجود میاید تا خود بدن التهاب را رفع کند. کنترل التهاب اصل است.
اقتصاد نیز اگر به حال خودش وا نهاده شود خود بخود نوعی تعادل پدیدار میاید.
در سال ۱۳۸۰ دلار از مرز ۱۱۰۰ به ۷۰۰ تومان برگشت. نه بحث گرانی شد نه سازمانهای عریض طویل بوجود امد و نه قولی به مردم داده شد. قیمت بنزین نیز در نرخ برابری با دلار افزایش یافت.
در سال ۱۳۸۸ به بعد در یک التهاب اجتماعی بحث یارانه پیش کشیده شد در یک فرآیند عجیب دلار در پایان اتفاقات از ۱۲۰۰ تومان به ۳۵۰۰ رسید .یعنی تمامی بحث هدفمندی به زوال کشیده شد که ناشی از تصمیم نامناسب در زمان نامناسب بود.
در حوزه علوم انسانی “اول ما ساز را میبینیم بعد از مدتی صدای و اثر آن را” و چقدر خوب بود به حای تصمیمات ناگهانی فعلی تصمیماتی مانند :
-حذف بنزین ۴۰۰ تومانی وسایل نقلیه شخصی
-تک نرخی کردن بنزین ۷۰۰ تومانی برای سال آتی و ایجاد شیب ملایم افزیش قیمت
– عدم افزایش ناگهانی قیمت آب برق گاز(۲۵ درصد و دیگر اقلام بخصوص همزمان (شیب ملایم)
– عدم افزایش دستمزدها در سال آتی!!!!!!!!(بیست درصد)
– حذف اقشار پردرآمد از یارانه ها
– …………………
در سال ۱۳۸۸ کاریکاتوری مبنی بر تحریک غول گرانی در یکی از نشریات چاپ شد که بازهم جای چاپ مجدد دارد .
اما نکته دیگر این است بحث یارانه در ایران به دلیل اطلاعاتی که باید در حوزه تامین اجتماعی پدید امده باشد و وجود ندارد بازهم ناکام است.
در حقیقت نبود اطلاعات جامع تامین اجتماعی و نبود کار کرد تامین اجتماعی موثر بازهم مشکل زا میباشد.
تقریبا تمامی تصمیم گیری های کلان در حوزه اجتماعی مانند راهی است که از تامین اجتماعی میگذرد.
قدر سازمان را بدانیم.