جای خالی مدیریت دانش در تامین اجتماعی
در مقطعی از تاریخ ایران سه سازمان در عرصه های صنعت، فرهنگ و اجتماع شکل گرفتند. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سازمان تامین اجتماعی که هر یک در حوزه خود اثرات ماندگاری بر جای گذاشتند که پرداختن به همه آنها در این مقال و مجال نمی گنجد. اگر چه دوران رشد و نمو اصلی سازمان اجتماعی در دهه ۵۰ بود ولیکن سابقه بیمه های اجتماعی کارگری و یا سازو کارهای مشابه آن ( صندوقهای تعاون و رفاه کارگران متشکله در کارخانجات و بنگاههای اقتصادی و سازمان بیمه های اجتماعی کارگران ) به پیش از آن نیز می رسد.
بی شک قوام و دوام سازمان تامین اجتماعی مرهون تلاشهای علمی و عملی مردان و زنانی است که در ادوار مختلف، این سازمان را از تندباد های حوادث و بحرانها عبور داده و شرایط کنونی سازمان که بهر حال و من حیث المجموع بطور نسبی شرایط مطلوب تری نسبت به سایر صندوقهای بیمه گر اجتماعی کشور دارد، وام دار مساعی و مجاهدات این مدیران و کارشناسان سابق و لاحق می باشد.
علی القاعده در ادوار مختلف تاریخ سازمان نقاط عطفی وجود داشته و دارد که برخی از افراد، گروهها، مقامات وقت و … قصد دست اندازی به سازمان را داشته اند و برخی مدیران و کارشناسان سازمان در مقابل این کارها ایستادگی نموده و یا برای گذر از بحران راه حل اقتضایی بکار گرفتند و علی النهایه اگر نتوانستند به نتیجه مطلوب دست یابند خود را بازنشست نموده و یا از سمت خود استعفاء داده اند، چه بسا افرادی که پیشنهاد ارتقاء و انتصاب دریافت کردند با شروط و قیودی که مستلزم رها کردن حریت و حمیت سازمانی بود ولی آنرا پس زدند و چه بسیار افرادی که در هجوم فشارها و مصائب سازمانی و برای مقابله با هجمه هایی که کیان و تمامیت سازمان را در معرض خطر قرار داده بود راه حل جایگزینی را یافته و اقتضائاً به آن رضا دادند، برای اینکه کلیت سازمان دچار خدشه و خلل نشود و در حال حاضر که ما و یا دیگران بر مسند قضاوت در قبال سیر تطور سازمان می نشینیم، نسبت به آنها نقد داریم. مدیران و کارشناسان سازمان در بزنگاه های تاریخی بایستی تصمیم می گرفتند و عمل می کردند و پر واضح است که در همان زمان و یا پس از گذشت مدتی، فرآیند های ترسیمی و قوانین تدوینی آنها بطور کامل محقق نمی شد و یا قوانین خوب به دست مجریان بد می افتاد و قس علیهذا
بهرروی سازمان تامین اجتماعی، سازمان بزرگی بوده و هست و بزرگان و سرآمدان بسیاری را به خود دیده است، سازمانی که روزگاری پروفسور هشترودی و پروفسور سجادی نژاد مشاوران معاونین و مدیران کل آن بودند و مدیران و کارشناسان سرآمد، نخبه و اندیشمندی سکانداری امور آن را برعهده داشتند، از بد حادثه و بویژه در طی یک دهه اخیر محل تاخت و تاز اخلاق، فرهنگ، امانت داری و … قرار گرفت به گونه ای که اگر کسی الان بدون توجه به آن پیشینه، نگاهی به سازمان بیاندازد باور نمی کند که این سازمان ۱۵ سال پیش اولین استاندارد ISO بیمارستانی و شعب را در کشور دریافت نمود، نظام پیشنهادات پیاده کرد و طرح تربیت مدیران آینده را سه سال زودتر از سازمان گسترش و سازمان مدیریت صنعتی به مورد اجرا گذاشت و …
هفته گذشته اولین جلسه از سری جدید سخنرانی های علمی موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی با موضوع داده کاوی و در سازمان تامین اجتماعی برگزار شد و مباحث به گونه ای مطرح شد که گویی مقوله داده کاوی موضوع بدیع و ابتکاری است که برای اولین بار در سازمان مطرح می شود و این در حالی است که در سال ۱۳۸۶ من مدیر عامل شرکت مشاور مدیریت و خدمات ماشینی تامین بودم و در آنجا بحث داده کاوی مطرح شد و گزارش مبسوطی برای تبیین ضرورتها و الزامات پیاده سازی آن در سازمان تامین اجتماعی تهیه شد و بصورت مقاله علمی توسط یکی از کارشناسان شرکت در یکی از همایش های ملی ارائه گردید و در همان ایام بصورت علمی در زمینه رفع همپوشانی مستمری ها و نیز رفع همپوشانی بیمه بیکاری و لیست و بازرسی بکارگیری و عملیاتی شد.
بهر تقدیر بسیاری از تجارب تلخ و شیرین سازمان تامین اجتماعی در سینه های فراخ و ستبر همکاران شاغل و بازنشسته سازمان تامین اجتماعی وجود دارد که بعلت فقدان مدیریت دانش و عدم مستند سازی تاریخ شفاهی تامین اجتماعی بطور منسجم و مستمر، با خروج همکاران (بازنشستگی ، استعفاء ، بازخریدی و … ) و یا رحلت همکاران از کف سازمان و نسل های فعلی و آتی آن می رود. چه بسیار از دقائق و ظرائف سازمانی و تجارب مثبت و منفی که در دل مدیران و کارشناسان سازمان همچون سعیدی، بدیعی، روزیفراخ، تشرعی، دربانیان، مظفر کریمی و … بود که دیگر در دسترس نیست و چه بسیار تجارب و اندوخته هایی که هم اکنون در دل آلب ارسلان هایی است که در بستر بیماری هستند و دیگر توش و توان ارائه و حتی نطق بیانش را ندارند و چه بسیاران دیگری که به طرق مختلف از دسترس ما خارج شده و می شوند.
جای بسی خوشحالی است که با توجه به امکاناتی که از ناحیه ICT و اینترنت فراهم آمده است، خانواده مرحوم مظفر کریمی همت گماشتند و پس از فوت ایشان ، دارند فایل های کامپیوتری مقالات ، گزارشات و … ایشان را در وبلاگش www.milacoo.ir بارگذاری می کنند و این فرصت را برای نسل فعلی و نسل های آتی مدیران و کارشناسان سازمان فراهم می سازند که از تجارب و اندوخته های ایشان بهره مند شوند و اینکار شایسته تقدیر است، ولی بنظر می رسد سازمان بایستی در زمینه مستند سازی تاریخ شفاهی تامین اجتماعی و شکل دهی مدیریت دانش اقدامات منسجم و پایدار و ماندگای را صورت دهد.
هفته گذشته همچنین جناب آقای دکتر کرباسیان از مدیران عامل اسبق سازمان که نقش بسزایی در احیاء مجدد و شکل گیری ساحت نوین سازمان تامین اجتماعی در دهه ۷۰ داشته و بسیاری از نهادسازی ها و نظام سازی های ایشان هنوز در سازمان جاری و ساری است و الان در کسوت عضویت در هیات امناء سازمان تامین اجتماعی حضور دارند به جلسه هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی تشریف آورند و بیان برخی از خاطرات ایشان در دوران مسئولیت در سازمان تامین اجتماعی و مشکلات و مضایقی را که در دفاع از کیان سازمان داشتند و تجارب مدیریتی ایشان، برای من بسیار درس آموز بود و صد افسوس که سازمان نتوانسته حتی در جهت مستند سازی تاریخ شفاهی مدیران عامل سابق خود گام بردارد تا نسل فعلی بتوانند از آن درس بگیرند.
در گذشته و بویژه در اواخر دهه هفتاد اقداماتی در این زمینه صورت گرفت، راه اندازی موزه و نمایشگاه دائمی تامین اجتماعی، مستند سازی تاریخ مطبوعاتی تامین اجتماعی درنشریه آتیه و انجام برخی مصاحبه ها در نشریه آتیه و عصر تامین ( اداره کل تامین اجتماعی تهران بزرگ )، مستند سازی مصوبات شورایعالی از طریق موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی و … که بهر تقدیر با هجمه هایی که طی یک دهه اخیر به اخلاق، فرهنگ، هیمنه کارشناسی و … سازمان صورت گرفت، بسیاری از این اقدامات نابود شد و یا ناکام و ناتمام ماند. در اوائل دهه ۹۰ نیز کار مصاحبه با تعدادی از پیشکسوتان تامین اجتماعی نظیر مرحوم سعیدی و مرحوم بدیعی توسط دوتن از همکاران گرانقدر سازمان انجام پذیرفت که نتایج آن در فضای مجازی منتشر شد.
در زمانی که مدیر عامل شرکت رفاه گستر تامین اجتماعی بودم پیشنهاد مبسوطی را برای اجرای طرح مستند سازی تاریخ شفاهی تامین اجتماعی در قالب برگزاری تور های گروهی همکاران بازنشسته ارائه کردم که در فضای آن زمان سازمان مورد موافقت قرار نگرفت و سپس در اواخر دهه ۸۰ با تعدادی از همکاران نسبت به ایجاد یک سازمان مردم نهاد در حوزه رفاه تامین اجتماعی اقدام گردید و نامه و پرسشنامه زیر برای اجرای طرح مستند سازی تاریخ شفاهی تامین اجتماعی طراحی شد، ولی بعلت مشکلات و مضایق مالی و اجرایی ابتر ماند. علیهذا بنظر می رسد دیگر وقت آن رسیده است که سازمان تامین اجتماعی بطور منسجم و نظام مند موضوع مستند سازی تاریخ شفاهی تامین اجتماعی و مدیریت دانش را در دستور کار خود قرار دهد قبل از آنکه بقول قیصر امین پور ” ناگهان چه زود دیر می شود “
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
محضر همکار ارجمند جناب آقای / سرکار خانم
با سلام و تحیات وافر
احتراماً ، همانطور که استحضار دارید سازمان تأمین اجتماعی یکی از عرصه های مهم و تأثیر گذار خدمت به کشور عزیزمان ایران می باشد که جنابعالی در برهه ای از زندگی خود توفیق حضور در نظامات تصمیم سازی و تصمیم گیری و اجرایی آنرا داشته اید . بر خود فرض می دانم در همین ابتدا یاد و خاطره گرانقدر یاران و همکارانی که روزهایی در کنار شما و ما سازمان را از برکت تلاشها و مجاهدت های فکری و علمی خود مشحون می ساختند و اکنون چهره در نقاب خاک کشیده اند را گرامی داشته و آرزو نمایم که روح بلند این عزیزان قرین رحمت واسعه حضرت حق تعالی قرار گیرد .
بهر تقدیر و متاسفانه مقوله ” تأمین اجتماعی ” در هیچیک از سطوح ابتدایی تا عالی تحصیلی تدریس نمی شود و هیچ دانشگاه یا پژوهشگاه یا رشته تحصیلی در زمینۀ تأمین اجتماعی وجود ندارد و در طول ادوار فعالیت این سازمان بطور مستمر و همه جانبه نسبت به مستند سازی و تدوین تاریخ مکتوب آن اقدام نگردیده و با توجه به نبود نظام استاد ـ شاگردی ( برای انتقال تجربیات پیشکسوتان به شاغلین ) ، گسست بین النسلی ناشی از فاصلۀ استخدامی ده ساله ( سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۴) و خلاء وجودی نیروهای مجرب در کنار کارکنان جدیدالاستخدام، اتکاء غالب پرسنل جدید به خروجی های عملیاتی سیستم های رایانه ای و کاهش مراجعات آنان به مستندات و مکتوبات سازمانی، تغییرات سریع مدیریتی و بسط و تعمیم این جابجایی تا پایین ترین سطوح مدیریتی و کارشناسی و تواتر و توالی تغییرات و… هنوز هم سازمان تأمین اجتماعی به این قدمت فعالیتی، صحنۀ آزمون و خطاست و جولانگاه راه حل های آزمون شده و… گردیده است. در حالی که ” هزار راه نرفته ” در پیش دارد و هیچ تاریخ نگاری و مستند سازی جامعی در دست نیست تا بتواند چراغ راه آینده قرار گرفته و تشخیص راه حل های موفق از ناموفق را تسهیل سازد.
نظر به این الزامات و ضروریات از سال ۱۳۸۰ گروهی از همکاران شما درصدد ایجاد یک تشکل صنفی و غیر سیاسی در حوزۀ تأمین اجتماعی برآمدند که بنابر ملاحظات و مقتضیات و با توجه به مضایق و محدودیتها بالاخره اخیراً موفق به تأسیس و اخذ مجوز رسمی فعالیت یک سازمان مردم نهاد ( سمن یا NGO) بعنوان تشکل کاملاً صنفی و غیرسیاسی برای فعالان حوزۀ ” رفاه و تأمین اجتماعی ” و بمنظور بسط و ارتقاء فرهنگ تأمین اجتماعی و…از وزارت کشور گردیدیم و در حال تدارک مقدمات اجرایی استقرار و فعالیت آن می باشیم. که برخی از مستندات مربوط به انجمن موصوف جهت مزید استحضار به ضمیمۀ این نامه ایفاد می گردد و اطلاعات تکمیلی را می توانید در سایت های انجمن به نشانی های … و … ملاحظه فرمایید.
در اولین گام و به منظور بهره مندی از برکات و منشأت ارزشمند تضارب آراء و افکار و با هدف مستند سازی تاریخ شفاهی سازمان تأمین اجتماعی قصد داریم تا از نظرات جنابعالی که یکی از فعالان حوزۀ تأمین اجتماعی بوده و هستید استفاده نماییم. بهمین منظور چارچوب کلی پرسشنامه و سؤالات مصاحبه بشرح پیوست تنظیم و تقدیم شده است، خواهشمند است با تهیه جوابیه ( بصورت نوشتاری دست نویس و یا فایل تایپی ) و یا ارسال فایل صوتی و یا اختصاص وقت ملاقات حضوری و مصاحبه برای همکاران انجمن، ما را در پیشبرد این طرح یاری دهید. همچنین انجام این مصاحبه بصورت اینترنتی نیز مقدور است و برای این منظور می توانید از طریق مراجعه به آدرس فوق پاسخ های خود را درج و در اختیار طرح قرار دهید.
پاسخ های واصله در سایت مذکور در اختیار عموم و بویژه مدیران و کارشناسان حوزۀ رفاه و تأمین اجتماعی قرار گرفته و همچنین بتدریج با فراهم شدن بضاعت مالی برای انجمن و یا با یافتن حامی ( اسپانسر) در قالب کتاب چاپ و منتشر شده و همچنین در همایش ” تجلیل از مفاخر تأمین اجتماعی ایران ” یا تقدیر از ” چهره های ماندگار تأمین اجتماعی ” و یا در نشستهای ماهانه ای تحت عنوان ” چهره های ماه تأمین اجتماعی ” مورد بحث و تبادل نظر بیشتر قرار خواهد گرفت.
شایان ذکر اینکه بلحاظ فرایند طولانی تأسیس انجمن های مردم نهاد و لزوم حضور مؤسسین در مراحل مختلف آن نظیر انگشت نگاری و… تصمیم گرفتیم که این حقیر و جمعی از همکاران مراحل تأسیس را طی نموده و پس از تکوین و شکل گیری انجمن بتوانیم در خدمت جمعی از بزرگان حوزۀ رفاه و تأمین اجتماعی نظیر جنابعالی و سایر عزیزان بعنوان اعضای هیئت امناء و هیئت مدیره باشیم و اینجانب و همکاران تحت راهبری عالیه پیشکسوتان این عرصه فعالیت نمائیم فلذا چنانچه جنابعالی مایل به همکاری و مساعدت فکری و عملی به این انجمن و همراهی و همیاری در جهت بسط و اعتلای مقوله تأمین اجتماعی می باشید ، با خوشوقتی پذیرای حضور شما در ارکان انجمن خواهیم بود.
خواهشمند است در صورت تمایل به انجام ملاقات و مصاحبه حضوری و یا برای اطلاع از سایر مسائل و موضوعات مرتبط با پرسشنامه پیوستی با … ” مدیر اجرایی طرح ” به شماره تلفن … و یا آدرس ایمیل… تماس حاصل فرمایید.
رجاء واثق دارد تا با بهره گیری از مظاهرت فکری و عملی آنجناب و سایر پیشکسوتان و فعالان عرصه رفاه و تأمین اجتماعی بتوانیم گامهای مؤثرتری در بسط و تعالی این مقوله برداشته و خدمتی در حد بضاعت خویش به ملت ایران بالاخص شرکای اجتماعی سازمان تأمین اجتماعی عرضه و ادای دین و احترامی به روح بلند همکاران در گذشته نموده و چراغی فراراه مدیران و کارشناسان نسل فعلی و نسلهای آینده سازمان تأمین اجتماعی قرار دهیم.
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
پرسشنامه / سؤالات مصاحبه با پیشکسوتان و فعالان حوزۀ رفاه و تأمین اجتماعی
۱) نام و نام خانوادگی :
۲) تاریخ تولد :
۳) محل تولد:
۴) مدرک و رشتۀ تحصیلی :
۵) سمت یا شغل یا فعالیت فعلی :
۶) تاریخ شروع خدمت در سازمان تأمین اجتماعی :
۷) محل خدمت :
۸) تاریخ ترک سازمان تأمین اجتماعی :
۹) در صورت تمایل سرگذشت زندگی خود را بطور مختصر و بصورت خودنگاری ( اتو بیوگرافی ) بیان فرمایید :
۱۰) سرگذشت کاری یا رزومه و سوابق کاری ( تجربیات مدیریتی و کارشناسی و مسئولیت های اجرایی و پژوهشی ) خود را از ابتدا تا کنون بیان فرمایید :
۱۱) نحوۀ آشنایی و یا ورودتان به سازمان تأمین اجتماعی و حوزۀ رفاه و تأمین اجتماعی را شرح دهید :
۱۲) نوع نگاه و تحلیل شما از تأمین اجتماعی تا قبل از ورودتان به آن چگونه بود ؟
۱۳) مهمترین و شاخص ترین اقدامات و فعالیت های شما در حوزۀ رفاه و تأمین اجتماعی از گذشته تا کنون چه بوده است ؟
۱۴) شیرین ترین خاطره شما از دوران ارتباط با سازمان تأمین اجتماعی کدام است ؟
۱۵) تلخ ترین خاطره شما از دوران ارتباط با سازمان تأمین اجتماعی کدام است ؟
۱۶) اگر مجدداً توفیق حضور در سازمان تأمین اجتماعی را بیابید چه اقداماتی را انجام می دهید و چه کارهایی را که در گذشته انجام داده اید را تکرار نمی کنید؟
۱۷) اگر زمانی مسئولین فعلی و یا آتی سازمان تأمین اجتماعی بخواهند از نظرات شما در ادارۀ آن استفاده کنند چه توصیه هایی به آنها دارید و چه اولویتهایی را در دستور کار آنها قرار می دهید ؟
۱۸) اگر بخواهید در یک جمله و یا پاراگراف سازمان تأمین اجتماعی را تعریف چه می نویسید ؟
۱۹) اگر بخواهیم شعار یا آرمان سازمان تأمین اجتماعی را در یک جمله کوتاه بیان کنیم نظر شما چیست ؟
۲۰) اگر بخواهیم رنگ سازمان تأمین اجتماعی را مشخص کنیم شما سازمان را چه رنگی می بینید یا چه رنگی باید باشد؟
۲۱) در حال حاضر مهمترین ” نقاط قوت ” سازمان تأمین اجتماعی چیست ؟
۲۲) در حال حاضر مهمترین ” نقاط ضعف ” سازمان تأمین اجتماعی چیست ؟
۲۳) در شرایط حاضر اصلی ترین ” تهدیداتی ” که پیش روی سازمان تأمین اجتماعی قرار دارد چیست ؟
۲۴) در شرایط حاضر اصلی ترین ” فرصتهایی ” که پیش روی سازمان تأمین اجتماعی قرار دارد چیست ؟
۲۵) راهکارهای پیشنهادی شما برای تبدیل نقاط ضعف به قوت و مبدل ساختن تهدیدات به فرصتهای سازمان تأمین اجتماعی چیست ؟
۲۶) فکر می کنید این مکاتبه باید با چه افراد دیگری انجام شود ؟ لطفاً اسامی و مشخصات افراد پیشنهادی و در صورت امکان تلفن یا آدرس ایمیل آنها را درج فرمایید
۲۷) به نظر شما مفاخر تأمین اجتماعی و چهره های ماندگار سازمان باید دارای چه خصوصیاتی باشند؟
۲۸) با توجه به تعریف فوق چند تن از آنها را با ذکر دلیل و اقدامات شاخص و برجسته ایشان نام ببرید.
۲۹) شما چه کمکهای فکری و عملی می توانید به این طرح ( مستند سازی تاریخ شفاهی سازمان تأمنی اجتماعی و تجلیل از مفاخر تأمین اجتماعی ایران ) و یا به انجمن بفرمایید؟
۳۰) نظر خود را درخصوص نحوه اداره مظلوب سه بخش اساسی سازمان تامین اجتماعی یعنی بخش های بیمه ای ودرمانی و سرمایه گذاری تبیین فرمائید؟بطور مثال در بخش درمان شما قائل به درمان مستقیم هستید یا در مان غیر مستقیم؟و…
علی حیدری
نائب رئیس هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی
دنیای مدرن در واقع دنیایی داده گرا است. ما با داده های عددی و غیرعددی در بخش های صنعتی ، بازرگانی ، مدیریتی ، مالی و علمی احاطه شده ایم. این داده ها باید تحلیل و پردازش شوند تا تبدیل به اطلاعاتی شوند که آگاهی بخش ، آموزش دهنده و پاسخگو باشند یا به شکل دیگری به درک و تصمیم گیری ما کمک کنند.
امروزه فناوری داده کاوی (data mining) به موضوعی داغ برای تصمیم گیران در آمده است ، زیرا این فن ، اطلاعات نهفته ی با ارزش تجاری و علمی را از داده های حجیم ذخیره شده استخراج میکند. با این وجود ، ماهیت داده کاوی فناوری جدیدی محسوب نمی شود. استخراج اطلاعات و دانش از داده های ذخیره شده یک مفهوم کاملا دیرینه در مطالعات علمی می باشد. آنچه که جدید است همگرایی و اشتراک چندین رشته و فناوریهای متناظر آنها است که فرصت منحصر به فردی برای داده کاوی به دنیای علم ، تجارت و اقتصاد ایجاد کرده است. اما داده کاوی یا کشف دانش و معرفت از پایگاه داده ها یک شاخه ی نسبتا جدید علمی است که از انجام تحقیقات در رشته های آمار ، یادگیری ماشین ، علوم رایانه (به ویژه پایگاه داده ها) شکل گرفته است. در واقع هـــــدف از داده کاوی ایجاد مدل هایی برای تصمیم گیری است. این مدلها رفتارهای آینده را براساس تحلیلهای گذشته پیش بینی می کنند. بنابراین نیاز به طراحی سیستمهایی که قادر به اکتشاف سریع اطلاعات مورد علاقه ی کاربران با تاکید بر حداقل مداخله ی انسانی باشند از یک طرف و روی آوردن به روش های تحلیل متناسب با حجم داده های زیاد از سوی دیگر احساس می شود.
با سلام و تشکر از همت و اهتمام جنابعالی به استحضار می رسانم که هیچگونه تلفن و یا ایمیل ارائه نشده تا بتوان قرار ملاقات گذاشت باتشکر
باسلام خدمت دکترحیدری عزیز که همواره با نقطه نظرات به موقع موجب پشتگرمی همکاران ودرنتیجه دادن روحیه خدمتگزاری مجدد میشوند.بی شک مولفه های مختلفی در خلق دانش به خصوص تسهیم دانش که ازمولفه های مدیریت دانش میباشند نقش دارند که در این بین سرمایه اجتماعی نقش پر رنگ تری دارد.سرمایه اجتماعی با داشتن ابعاد مختلفی از قبیل اعتماد-همکاری -تعهد-شبکه ها-ارزش های مشترک-روابط وفهم متقابل تاثیر بسزایی در اجرا شدن این طرح میتواند داشته باشد .آن چیزی که در این مقاله بیشتر به چشم میخورد ،یادآوری عزیزانی است که زمانی سرآمد سازمان تامین اجتماعی بودند.ولی سوال اینجاست که چرا در حال حاضر شمار این دلسوزان کم ویا بهتر بگویم نقششان کم رنگتر شده.که با اندکی تعمق فکری میتوان به جواب این مساله پی برد.بهاندادن به همکاران پیشکسوت وصاحب نظر ،جواب ندادن یادیرجواب دادن به نظام پیشنهادات در بیشتر مواقع باعث مایوس شدن همکاران ساعی ودر نتیجه به انزوا کشیدن انها میشود.درجا زدن هکاران ساعی بدلیل ترس از جانشین پروری از سوی مدیران نیز عامل مهمی در عدم اجرای بهتر مدیریت دانش میباشد.سخن آخر را بیپرده بگویم .مدیریت دانش یعنی کنار زدن واز دور خارج کردن همکاران توانمند وبه مسند قدرت رساندن همکاران کم سواد دارای پشتوانه سیاسی.
باعرض سلام وادب خدمت کلیه همکاران محترم وتقدیروتشکرازجناب آقای حیدری جهت ارائه مطالب مفید
باسلام وعرض ادب و احترام به همکاران دور ونزدیک وعرض سلام وادب ویژه خدمت استاد گران مایه جناب آقای حیدری
مثل همیشه دغدغه سازمانی در بیانی شیوا توسط ایشان به سمع و نظر همگان رسانیده شد اما تا کی باید این دغدغه ها بیان شود وگامی برای عملیاتی کردن آن بر داشته نشود راهی برای آن تصور نکردهام اماآنچه که بنده در بیست وچند سال از خدمات سازمانی تجربه کرده ام این بوده که اگر امور اجرایی به اهلش واگذار شود قطعا با توانمندی که در اهلیت طرف برای آن امر میتوان یافت با بکارگیری مدیریت دانش به آنچه امروز در سازمان های ایرانی از آن رنج میبریم دست خواهیم یافت . به همان مقداری که بنده به عنوان یک مدیر صف از از نبود مدیریت دانش در سازمان از آن رنج برده ام و کسی به زبان تخصصی وخواست علمی سازمانی من توجه ننموده به همان مقدار مدیرانی از جنس جناب حیدری در نبود سازکاری در آن بخشی که بارها از آن سخن به میان آورده اند و بعضا هم گامی درآن برداشته اند واقداماتی نموده اند به کرات دیده شده است .اما واقعا چرا سازمانها به این روز افتاده اند که من مدیر از دم در اداره باید الفبای انجام وظایف را گوشزد وحتی مدیریت کنم تا ارشدترین شخصی که در یک اداره مسئولیتی را به عهده دارد .آیا بهتر نیست ما سازوکارهای نیروی ماهر وتوانمند رااز ابتدا در سازمان نهادینه کنیم به واقع همان سازوکاری که جناب آقای حیدری در زمان حضور شان در معاونت امور استان ها نهادینه کردند و افرادی را شناسایی کردند که طی ۱۵سال گذشته علیرغم تلاطم سهمگین مدیریت های متنوع ؛ سازمان را پیدا و پنهان مدیریت نمودند که خود ایشان منظور بنده را بهتر میدانند.قطعا اگر بزرگترین رهبر یک ارکستر را برای نوازندگانی که مهارتی برای نواختن ندارند بگماریم که نقشی در انتخاب آنان ندارد کاری به پیش نخواهد برد .جناب آقای حیدری از آقای کرباسیان نام بردید که به حق ایشان به گردن همکاران سازمانی چون بنده حق ویژه دارند و در زمان مدیریت ایشان اولین دوره کاردانی تامین اجتماعی که مجوز آن قبلا بر زمین مانده بود راه آندازی شد و در واقع به دلیل انتخاب اساتیدی که از بدنه مدیریت سازمان بودند دانش سازمانی را که به قول شما در هیچ دانشگاه و پژوهشگاهی که بهتر است عین نظر شما را داخل پرانتز بیارم (بهر تقدیر و متاسفانه مقوله ” تأمین اجتماعی ” در هیچیک از سطوح ابتدایی تا عالی تحصیلی تدریس نمی شود و هیچ دانشگاه یا پژوهشگاه یا رشته تحصیلی در زمینۀ تأمین اجتماعی وجود ندارد و در طول ادوار فعالیت این سازمان بطور مستمر و همه جانبه نسبت به مستند سازی و تدوین تاریخ مکتوب آن اقدام نگردیده و با توجه به نبود نظام استاد ـ شاگردی ( برای انتقال تجربیات پیشکسوتان به شاغلین ) ، گسست بین النسلی ناشی از فاصلۀ استخدامی ده ساله ( سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۴) و خلاء وجودی نیروهای مجرب در کنار کارکنان جدیدالاستخدام، اتکاء غالب پرسنل جدید به خروجی های عملیاتی سیستم های رایانه ای و کاهش مراجعات آنان به مستندات و مکتوبات سازمانی، تغییرات سریع مدیریتی و بسط و تعمیم این جابجایی تا پایین ترین سطوح مدیریتی و کارشناسی و تواتر و توالی تغییرات و… هنوز هم سازمان تأمین اجتماعی به این قدمت فعالیتی، صحنۀ آزمون و خطاست و جولانگاه راه حل های آزمون شده و… گردیده است. در حالی که ” هزار راه نرفته ” در پیش دارد و هیچ تاریخ نگاری و مستند سازی جامعی در دست نیست تا بتواند چراغ راه آینده قرار گرفته و تشخیص راه حل های موفق از ناموفق را تسهیل سازد.)در زمان ایشان اتفاق افتاد جز آن راه ؛ راه دومی وجود ندارد و متاسفانه هرچه این گسست بین النسلی در سازمان اتفاق می افتد به دلیل عدم انتقال این تجارب به نسل بعدی این زحمات واین تجارب به فراموشی سپرده میشود و آنوقت بایست هزینه وسرمایه زیادی برای تجدید آن بپردازیم و اکنون وقت آن هست تا با احیای همان آموزش های ضمن خدمت ویا دانشکده های علمی کاربردی و استفاده از ظرفیت های دانش همکاران شاغل بازنشسته بعنوان اساتید داشته ها و آموخته ها ی مان را به نسل بعدی منتقل کنیم تا این دغدغه و شکاف ایجاد شده را پوشش دهیم و صد البته با برگذاری سمینار و کنفرانس کاری به پیش برده نخواهد شد امید است با بودن افرادی چون جنابعالی که نگران ودغدغه تاریخ شفاهی و مکتوب را دارید با مصوباتی از این دست والزام مدیریت اجرائی سازمان به ایجاد نهادی از این دست با باز آفرینی نقش گذشتگان در نیروهای جدید الورود ودانش آموخته در مکتب تامین اجتماعی بیش از پیش تجارب گذشتگان را ارج بنهیم …تا هم سازمان وهم شرکای اجتماعی از آن منتفع گردند…به امید آن روز