سـازمان تامین اجتـماعی، حاشیـه ساز ترین نهاد عمومی غیردولتی در دولت دکتر احمدی نژاد
عزیز آذرخرداد – دبیر سابق گروه تأمین اجتماعی روزنامه خورشید و خبرنگار هفته نامه های آتیه و تأمین
نگاهی به عملکرد سازمان تأمین اجتماعی درهشت سال گذشته گواه این موضوع است که این نهاد بیمه گر اجتماعی در طول سال های گذشته همواره عنوان حاشیه ساز ترین نهاد عمومی غیر دولتی را از آن خود کرده و تلاش دولتمردان برای ایجاد آرامش در این مجموعه بزرگ که در حال حاضر به ادعای متولیان آن ۳۴ میلیون نفر از جمعیت ۷۵ میلیون نفری کشور را تحت پوشش خدمات بیمه ای و درمانی خود قرار داده است نه تنها نتوانست افکار عمومی مخاطبان این سازمان را با خود همراه سازد بلکه ابهام در نحوه اداره و دخل و خرج این سازمان بیش از گذشته اذهان عامه مردم را به خود مشغول ساخته است.
تعیین تکلیف نشدن گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی در مجلس هشتم و نهم ، نبود ثبات در انتخاب مدیران ارشد و میانی این سازمان و عدم ارائه توضیح در مقابل عزل شبانه، ناگهانی و بی دلیل مدیران با سابقه این مجموعه، ابهام زیاد در نحوه تسویه حساب مطالبات ۳۳ سال گذشته تأمین اجتماعی از دولت، شفاف نبودن نقشه راه و نداشتن هدف و در یک کلام نامشخص بودن نقش حکومت در ساختار این نهاد عمومی غیر دولتی وضعیت بغرنجی را برای کارکنان، مدیران و مخاطبان این سازمان بیمه گر ایجاد کرده است که بررسی برخی از این معضلات شاید بتواند در آینده نزدیک بار دیگر روزنه امید را در دل دوستداران این سازمان باز کند.
تأمین اجتماعی دولتی است یا عمومی؟
به موجب قانون مصوب سال ۱۳۵۴ تأمین اجتماعی و اساسنامه آن، سازمان تأمین اجتماعی یک نهاد عمومی غیر دولتی است که منابع آن از محل دریافت حق بیمه و جرائم متعلق به آن، ذخایر و سرمایه گزاری ها و کمک و هدایا تأمین می گردد. بر این اساس ساختار این مجموعه در عمل باید غیر دولتی و بیشتر بر اساس سه جانبه گرایی از طریق روابط بین کارگر، کارفرما و مستمری بگیران تعریف شود و دولت نقش ناظر بر ارکان عالی این سازمان را ایفا کند، اما با نگاهی سطحی به حوزه عملکرد دولت در این سازمان به سادگی روشن می شود که دولت پس از پیروزی انقلاب اسلامی هیچگاه به سه جانبه گرایی به طور کامل اعتقاد نداشته و گرچه در دهه ۷۰ با تلاشهایی که انجام شد نمایندگان تشکل های کارگری و کارفرمایی در ارکان تصمیم سازی این مجموعه وارد شدند اما حضور کمرنگ آنها در ارکان سازمان تأمین اجتماعی نتوانست تأثیر بسزایی در اتخاذ تصمیمات کلان ایفا کند، به همین دلیل هم می توان ادعا کرد که در اداره سازمان تأمین اجتماعی حکومت همواره حاکم مطلق بوده و هر گونه که خود صلاح دانسته به اداره این نهاد پرداخته است.
ضعف شرکای اجتماعی که در اصل صاحبان اصلی این سازمان بیمه ای هستند در مقاطع مختلف زمانی منجر به تحمیل مقرارت مختلفی (چه به سود و چه به زیان) از سوی دولت، مجلس و یا افراد با نفوذ در سلسله مراتب اداری این مجموعه شده است. متأسفانه حاکمیت بدون رقیب دولت بر ارکان این مجموعه و تسری نگاه دولتی باعث شد به مرور اصل کسب سود به منظور ادامه حیات که یکی از اصلی ترین اصول نهاد های غیر دولتی است و در این سازمان با دریافت حق بیمه و سرمایه گزاریهای پر بازده معنا می یابد به مرور جای خود را به نگاه امدادی و کمک رسان اجتماعی بدهد. در حقیقت با پذیرش این رویکرد سازمان تأمین اجتماعی پذیرفت که متولی تحقق اصل ۲۹ قانون اساسی است. با پذیرش این اصل این سازمان که باید بر اساس محاسبات بیمه ای (اکچواری ) اداره می شد با تغییر رویکرد تلاش نمود تا ابتدا برآورده کردن خواسته دولتها را در اولویت قرار داده و سپس به تأمین منابع که اصل اساسی برای ادامه حیات آن است بپردازد. گواه این موضوع تصویب و اضافه کردن صدها قانون و تبصره به منظور بهره مندی اقشار مختلف کشور از خدمات تأمین اجتماعی است.
حاکمیت این نگرش بر سازمان تأمین اجتماعی در عمل نیروی محرکه موتور این مجموعه را به حداقل ممکن کاهش داد به نحوی که در سال های اخیر مدیران ارشد و میانی این مجموعه نیازی برای تهیه نقشه راه و تعیین اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و برنامه ریزی برای سرمایه گزاری های پر بازده احساس نکرده و این مجموعه بزرگ را با چالش روزمرگی، بی انگیزگی و ادامه حیات به هرقیمت واداشته اند.
تسری این نگرش در چند سال اخیر باعث شد تا سازمان تأمین اجتماعی که به مرور به دنبال مجهز شدن به علم روز و بهره برداری از گستره ارتباطات و حوزه فرهنگی بود به مرور دست به خودزنی زده و دستاوردهای ۵۳ سال فعالیت خود مانند موسسه عالی پژوهش، معاونت فرهنگی و اجتماعی و مهمتر از همه آنها بازوی مهم فرهنگی و زبان گویای ارتباطی خود به نام موسسه فرهنگی هنری آتیه، هفته نامه نیمه تخصصی آتیه، هفته نامه داخلی تأمین و روزنامه خورشید را از دست داده و در چاه سیاه بی برنامه گی سقوط کند و تنها دل به توان و قدرت مدیران ارشد خود ببندد.
باید پذیرفت که نبود سیستم جامع برنامه ریزی در این مجموعه بزرگ طی سال های گذشته به مرور موجب اهمیت یافتن تصمیمات مدیران ارشد این سازمان شده است. با نگاهی به عملکرد مدیرانی که در طول هشت سال گذشته هر یک به طور متوسط یکسال سکان هدایت این مجموعه بزرگ را بدست گرفته اند، نشان می دهد که در حال حاضر تمام هست و نیست این سازمان به تصمیمات مدیران ارشد (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مدیر عامل سازمان تأمین اجتماعی) آن وابسته شده است. در حقیقت هیچ سیستمی برای جلوگیری از تصمیماتی که اجرای آن ممکن است بر خلاف اصول و محاسبات بیمه ای باشد وجود ندارد.
در چنین شرایطی است که نقش افرادی که عنوان مدیر عامل را کسب می کنند نقش موثری در فعالیت مطلوب یا غیر مطلوب سازمان تأمین اجتماعی خواهد داشت. گواه این موضوع نحوه عملکرد مدیران عامل منتخب دولت نهم و دهم است. اگر به یاد داشته باشید داود مددی اولین مدیر عامل منصوب دکتر احمدی نژاد چند طرح اصلاحی را در سازمان کلید زد که به تعبیر او در جهت سهولت دسترسی عامه مردم به پوشش بیمه ای بود. اقدامات او البته با شعار مهرورزی آن روزهای دولت آقای احمدی نژاد همراه شد و آقای مدیر عامل که در صدد بود به هر قیمت ممکن این شعار را عملیاتی کند در اولین اقدام با حذف اجبار آزمایشات قبل از استخدام به گمان خود راه توسعه پوشش بیمه ای را آسفالت نمود در همین راستا مهندس مددی پروژه کاهش درصد حق بیمه را به منظور تأمین رضایت رئیس دولت آغاز نمود اما خیلی زود به اشتباه محاسباتی یار دیرین خود پی برد، وی همچنین پس از مدتی به نقش موثر شرکاء اجتماعی در هدایت این سازمان پی برد و زیر بار خواسته های مخالف اصول بیمه ای وزیر وقت رفاه نرفت و همین موضوع منجر به برکناری شبانه و جایگزینی مهندس ضیایی بجای او شد، مهندس ضیایی که به منظور تأمین نظر وزیر وقت ( دکتر مصری ) و توسعه پوشش بیمه ای اقشار مختلف براساس کمک های دولتی به این سمت منصوب شده بود از همان ابتدا موضوع افزایش تعداد بیمه پردازان اصلی تأمین اجتماعی به ۱۰ میلیون نفر را سرلوحه فعالیت سازمان تأمین اجتماعی قرار داد و از رهگذر این شعار که معلوم نبود بر اساس کدام بررسی کارشناسی مطرح شده بود با توسعه پوشش بیمه ای مشمولان کمک دولت و راه اندازی روزنامه خورشید نظر وزیر وقت رفاه را تأمین کرد. تغییر وزیر رفاه و اساسنامه تأمین اجتماعی و بالا گرفتن موضوع هزینه میلیاردی انتشار روزنامه خورشید در نهایت باعث برکناری مهندس ضیایی و جایگزینی علی ذبیحی مسئول امور استانهای ستاد انتخاباتی دکتر احمدی نژاد شد.
دکتر ذبیحی در همان ابتدا برنامه خود را بر اساس صرفه جویی و کاهش هزینه های جاری تأمین اجتماعی گذارد و در اولین اقدام دستور انحلال موسسه فرهنگی و هنری آتیه و تعطیلی روزنامه خورشید را که تنها ۶ ماه از حیات آن می گذشت را صادر کرد و در طول یک و نیم سال مدیریت خود اقدام به تعطیلی موسسه عالی پژوهش، معاونت امور استانها، معاونت امور فرهنگی و اجتماعی، اداره کل آموزش، تعدیل نیروهای ستادی و کاهش شدید مزایای کارکنان نمود. اقدامات او به اندازه ای مخرب بود که مدیران سازمان تأمین اجتماعی پس از او هنوز درگیر بازسازی ساختاری هستند که او در این مجموعه از بین برده است.
با اوج گیری مخالفت ها با اقدامات ذبیحی در نهایت مجلس با تغییر اساسنامه سازمان تأمین اجتماعی و حذف شورای عالی و جایگزینی هیأت امنا، دکتر حافظی پزشک را جایگزین ذبیحی کرد. مدت مدیریت دکتر حافظی صرف بازسازی و اصلاح بخشی از خرابی های دکتر ذبیحی شد اما در نهایت دکتر حافظی بدون هماهنگی وزارت بهداشت اقدام به اجرایی نمودن طرح پزشک خانواده کرد که این اقدام در نهایت منجر به برکناری ناگهانی و شبانه او شد. البته این موضوع با اعتراض تشکل های کارگری و کارفرمایی همراه شد اما دولت بدون توجه به این نظرات مدیر عامل صندوق بیمه روستائیان و عشایر را با حفظ سمت سرپرست سازمان کرد، اما این روند خیلی طولانی نشد و در اواخر اسفند ماه سال ۱۳۹۱ قاضی مرتضوی که یکی از پر حاشیه ترین قضات قوه قضائیه بود به عنوان مدیر عامل تأمین اجتماعی انتخاب و تمام تلاش مجلس و دیوان عدالت اداری برای برکناری او تا این لحظه به جایی نرسیده و او همچنان سکان هدایت این سازمان بیمه گر را بدست دارد. اقدامات قاضی مرتضوی گواه این موضوع است که سازمان تأمین اجتماعی این روزها به دلیل نداشتن برنامه ریزی و اهداف بلند مدت وابسته به نفوذ و قدرت مدیران ارشد خود شده است. نفوذ قاضی مرتضوی در لایه های حکومت در طول چند ماه گذشته از مدیریت او به اندازه ای بود که وی توانست با لابی و چانه زنی تمام ۳۵ هزار میلیارد تومان طلب تأمین اجتماعی از دولت را با دریافت سهام ۲۲ شرکت تسویه و آنچه نشدنی بود را شدنی کند. او همچنین ذخایر و سپرده های تأمین اجتماعی را از مالیات معاف نمود و دستور استخدام نیروی انسانی جدید و تغییر وضعیت پرسنل قرارداد ثابت و موقت را به قراردادهای رسمی و پیمانی صادر کرد و قول داد تا پایان امسال مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به مستمری مستمری بگیران تأمین اجتماعی اضافه شود. به گمان نویسنده در شرایط کنونی به دلیل از بین رفتن ساختار ها و سیستم های برنامه ریز و سیاست گزار در سازمان تأمین اجتماعی فعالیت های سازمانی به نحوه عملکرد مدیران ارشد این سازمان وابسته شده است. البته این وضعیت به طور قطع موقتی بوده و به زودی با تغییر مدیر عامل و آغاز به کار دولت یازدهم باید شاهد آغاز دوره ای جدید با مشکلات و مسائل جدید در این سازمان بزرگ بود.
توسعه فرهنگی نیاز اصلی سازمان تأمین اجتماعی
به نظرکارشناسان حوزه تأمین اجتماعی در حالی که سازمانها و نهادهایی به مراتب کوچکتر از سازمان تأمین اجتماعی دارای وسایل ارتباط جمعی، رسانه های مختلف دیداری، شنیداری و نوشتاری پرتیراژ هستند، این سازمان بزرگ بیمه ای چند سالی است کوچکترین وسیله ای برای اقناع مخاطبان پرشمار خود ندارد. با نگاهی به بازار داغ شایعات در طول هشت سال گذشته به سادگی میتوان خلأ حضور رسانه ای مردمی و پر مخاطب را که از سوی این سازمان راه اندازی و هدایت شود را احساس کرد. در حالی که متولیان این نهاد بزرگ بیمه گر در گذشته با ایجاد موسسه فرهنگی هنری آتیه و موسسه عالی پژوهش سعی در تأمین نیازهای علمی، پژوهشی و فرهنگی وهنری مخاطبان سازمان تأمین اجتماعی داشته اند در هشت سال گذشته با تصمیم نابجا و غیر اصولی یک مدیر عامل (دکتر ذبیحی) ۳۴ میلیون نفر از مخاطبان تأمین اجتماعی از خواندن هفته نامه نیمه تخصصی آتیه که سابقه ۱۵ سال انتشار را داشت محروم شدند و تا کنون نیز هیچ برنامه مدونی برای توسعه فرهنگ بیمه پردازی، آشنایی مخاطبان با حق و حقوق قانونی و قوانین و مقررات جاری از سوی متولیان امور فرهنگی ایجاد و اجرا نشده است. بدون تردید در صورت وجود یک رسانه فعال و قوی در ۴ سال گذشته حداقل این امکان وجود داشت که با اطلاع رسانی وسیع و گسترده از تصویب قوانینی که هزینه های فراوانی را به این سازمان تحمیل کرده است، جلو گیری می شد. گواه این موضوع تصویب قانون استمرار مستمری زن بیمه شده متوفی پس از ازدواج دوم و چندم، تکلیف سازمان تأمین اجتماعی به برقراری مستمری بازنشستگی برای افرادی که حداقل ۱۰ سال سابقه بیمه پردازی دارند، صدور مجوز فروش سنوات حق بیمه آتی برای برقرای مستمری افرادی که یک سال سابقه پرداخت حق بیمه دارند برای خرید ۹ سال سابقه بیمه پردازی به منظور برقراری مستمری، دریافت مستمری همسر و فرزندان بیمه شده متوفی با سابقه بیمه پردازی زیر ۱۰ سال و … است که همگی نشان از نبود برنامه ای مدون برای سیاست های فرهنگی در این سازمان بزرگ بیمه ای است.
متأسفانه در طول چند ماه گذشته به رغم جذب نیروی انسانی، تغییر وضعیت کارکنان قراردادی موقت و ثابت و پرداخت مزایای کارکنان و دریافت مطالبات سازمان از دولت این سازمان در حوزه فرهنگی و ارتباطی نتوانسته موفقیت قابل توجهی کسب کند. راه اندازی مجدد روزنامه تعطیل شده خورشید به دستور دکتر مرتضوی و انتصاب آقای تقوی فرد مدیر مسئول روزنامه تعطیل شده بامداد که از نزدیکان آقای مشایی است به عنوان مدیر مسئول این روزنامه از همان ابتدا شائبه سیاسی کاری این روزنامه را برای مخاطبان آن بوجود آورد. البته این شائبه با آغاز کاندیداتوری رحیم مشایی به عنوان نامزد پست رئیس جمهوری به واقعیت پیوست و روزنامه ای که با پول بیمه شدگان منتشر می شد و می شود تمام قد در نقش نشریه ای حزبی و مدافع و مبلغ سرسخت رئیس دفتر آقای احمدی نژاد ظاهر شد و در این راه گوی سبقت را از روزنامه ایران به عنوان ارگان رسمی دولت ربود. البته باید منتظر ماند و دید متولیان و مدافعان عملکرد آقای مرتضوی چه پاسخی در مقابل هزینه های میلیونی برای پیشبرد اهداف سیاسی اطرافیان آقای رئیس جمهور از طریق چاپ و انتشار روزنامه خورشید خواهند داشت.
دولت یازدهم و امید به فردایی بهتر
در حالی که همگان در انتظار آغاز به کار دولت یازدهم هستند در بسیاری از واحد های اجرایی سازمان تأمین اجتماعی گمانه زنی ها نشان از وجود مشکلات متعدد و ساختاری در اصلاح شیوه های مدیریتی غلط گذشته دارد. متأسفانه باید پذیرفت که در طول هشت سال گذشته سازمان تأمین اجتماعی نیز همانند سایر نهادهای عمومی و دولتی به شدت از ناحیه مدیران بی تجربه و تندرو مورد هجمه قرار گرفته و در حال حاضر حکم یک بیمار در حال احتضار را دارد. متأسفانه به رغم ادعاهای مدیران ارشد این سازمان که معتقدند با دریافت مطالبات ۳۵ هزار میلیارد تومانی مشکلات مالی و بودجه ای این سازمان عریض و طویل حل شده است اما در دنیای واقعی بسیاری از کارشناسان و دلسوزان معتقدند دولت با همکاری مدیران ارشد این سازمان نه تنها اقدام به پرداخت دیون خود نکرده است بلکه با واگذاری شرکتها و هتل های زیانده در عمل ساز مان تأمین اجتماعی را به چاهی انداخته که به این زودی ها نمی توان امیدوار بود که این سازمان بتواند به بازشناسی خود بپردازد.
متأسفانه در هشت سال گذشته با حذف نیروهای متخصص و کارشناسان زبده در سطوح مدیران ارشد و میانی وضعیت به جایی رسیده که در این سازمان به زحمت می توان افراد با تجربه و متخصص را برای مشاغل مدیریتی در نظر گرفت. به نظر می رسد مدیر عامل بعدی این سازمان در اولین قدم با تعداد بسیار زیاد مدیرانی برخورد خواهد کرد که به شیوه مدیران هشت سال گذشته به دنبال انجام فعالیت های تخصصی و علمی نبوده بلکه برای پیشبرد اهداف خود به آزمون و خطا دست می زنند. ایجاد نظام شایسته سالاری در سازمان تأمین اجتماعی، جایگزین کردن علم و پژوهش بجای آزمون و خطا و حاکمیت اخلاق در سیستم اداری سازمان که در طول هشت سال گذشته به شدت آسیب دیده می تواند از جمله برنامه ها و اولویتهای مدیرعامل آینده سازمان تأمین اجتماعی باشد.
در طول هشت سال گذشته متولیان امور سازمان بدون توجه به عواقب تصمیمات خود باعث رشد طبقه و گروه مدیرانی شدند که بجز داشتن سوابق … فاقد شرایط تخصصی و تحصیلات مرتبط بودند. این طبقه که متأسفانه طی سال های گذشته سکان مدیریت ادارات کل بیمه ای و مدیریت های درمان را به عهده گرفتند با داشتن نگاه … به موضوعات اجتماعی بیشترین ضربه را به بدنه اجرایی سازمان زدند. این افراد که به اشتباه میدان کار و تلاش در حوزه اجتماعی را با میدان های عملیات های محرمانه و سری و نظامی اشتباه گرفته بودند بجای تأمین منافع سازمان بیشتر به فکر تأمین امنیت و ایجاد دیوارهای سیستمی برای شناسایی مخالفان و دگر اندیشان بودند، البته باید صبور بود و امیدوار، اما بدون تردید سازمان تأمین اجتماعی تا رسیدن به ابتدای جایگاهی که در سال ۱۳۸۵ بود راهی بس سخت و طاقت فرسا در پیش دارد که جز با همدلی و همراهی کارکنان خدوم این سازمان عملی نیست. امید که در دولت تدبیر سازمان تأمین اجتماعی هم با بهره گیری از تدبیر و تخصص افراد کارآزموده و متخصص به جایگاه واقعی خود دست یابد.
با تشکر و سپاس فراوان
عزیز آذرخرداد روزنامه نگار
مقاله تندوتیزی بود و به نکات حساس انگشت گذاشته . اما در کنار انتقاد بجا و درستی که انجام شده پیشنهاد میکنم نسبت به آنچه که در آینده باید انجام گیرد اظهار نظر بشود. مثلا سازمان باید به کد ام سمت برود یعنی اهداف کوتاه ،میان و بلند مدت سازمان . مدیرعامل انتصابی سازمان دارای چه شرایطی باید باشد تا سازمان را در جهت اهداف آن مدیریت و هدایت نماید .لازم به ذکر است که شرایط مذکور به صراحت در اساسنامه ذکر شده است (شاید اسانامه قبلی).منظور اینست که اگر مدیر عامل دارای بینش و دانش تامین اجتماعی نباشد همان خواهد شد که در این سالها بر سازمان گذشت .مطلب برای گفتن زیاد است و انشالاه در زمان مناسب عرضه خواهد شد.
ضمن تائید اکثر موارد ذکر شده از آقای عزیز آذرخرداد سئوال میکنم که راه اندازی روزنامه خورشید با آن همه هزینه در مرحله اولیه بدنبال چه هدفی بود؟ وآیا موفق بود؟
با تشکر اسلام زاده
جناب آقای اسلام زاده ضمن تشکر از اظهار نظر جنابعالی در پاسخ به سئوال شما باید متذکر شوم راه اندازی روزنامه خورشید از سوی اعضای شورای اطلاع رسانی ریاست جمهوری در آن مقطع خاص با تغییر مجوز هفته نامه آتیه صورت گرفت و در همان مقطع تمامی پرسنل نشریه آتیه و تأمین مخالفت خود را با انتشار روزنامه به قیمت ذبح شدن هفته نامه آتیه با ۱۵ سال سابقه انتشار اعلام کردند اما این مخالفت ها هیچ سودی نداشت و شد آنچه نباید میشد. در ضمن شما دیدید که آقایان تحمل انتشار روزنامه ای که بدست خودشان درست شده بود را نداشتند. بنده هنوز هم معتقدم سازمان در حوزه اطلاع رسانی مکتوب باید مجددا به انتشار هفته نامه باز گردد و امکان سوء استفاده را از دولتیان برای تبلیغات سیاسی را بگیرد – شما خود در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم دیدید که با استفاده از حق بیمه کارگران رورنامه خورشید نقش نشریه حزبی را بازی کرد و هیچ کس هم کوچکترین اعتراضی به آن نکرد حتی دلسوران سازمان.
به نام خدا
با درود به همه خوانندگان محترم این سایت باید به عنوان یکی از اعضای سابق هفته نامه های تامین و آتیه و خبرنگار و گزارشگر سابق روزنامه خورشید خدمت این خواننده محترم و همه کسانی که این پرسش تکراری و کلیشه ای را مطرح می کنند عرض کنم که نفس انتشار یک هفته نامه و روزنامه به خودی خود نه تنها بد نیست که به اعتقاد و باور من شایسته و ضروری نیز به نظر می رسد، اما مشروط بر اینکه هدف یا هدف های انتشار، مخاطبان و کادر تحریریه از پیش به طور کامل معرفی شده باشند. اتفاقی که در پائیز سال ۱۳۸۷ شکل گرفت، حضور حداکثری نیروهای بیسواد، غیر متخصص و غیر روزنامه نگار در این روزنامه بود. دوست محترم؛ جناب آقای اسلام زاده؛ حدود ۹۰ درصد نیروهای شاغل در روزنامه خورشید سابق توسط آقای «پاریاب» که در خبرگزاری فارس (خبرگزاری وابسته به اصولگرایان) کار می کردند به روزنامه خورشید آورده شدند!
ما (کادر تحریریه هفته نامه آتیه) نیز با تغییر ترتیب انتشار هفته نامه آتیه به روزنامه خورشید صد درصد مخالف بودیم، اما متاسفانه کسی به اعتراض ما توجهی نکرد.
می دانید با توقف روزنامه خورشید و هفته نامه آتیه چه بلایی بر سر اندک خبرنگاران و گزارشگران هفته نامه آتیه آمد؟! من به شما عرض می کنم. بیشتر آنهایی را که آدم هایی سازشکار نبودند به شعبه های تامین اجتماعی تبعید کردند و تنها برخی از نیروهای باقی مانده در هفته نامه تامین را به روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی بردند. تعدادی از آنها هم کسانی بودند که روحیه سازشکاری داشتند و متاسفانه هنوز هم دارند. برایشان هم فرقی نمی کند که … مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی باشد یا بقال سر کوچه شان مدیر عامل شود. آنها با هر مدیر عاملی کار می کنند و به اصطلاح خاصیت ارتجاعی دارند! اکنون نیز تعدادی از آنها که در روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی برای خود از این نمد فرسوده کلاهی دوخته اند، منتقد … شده اند!
در حالیکه می توانستند بنویسند سکوت کردند و تازه بر منتقدان … نیز ناجوانمردانه تاختند. بنابراین باید عرض کنم که اگر سازمان می خواهد به تعالی برسد باید یک تریبون آزاد داشته باشد. تریبونی که در آن سازشکاران و بیسوادان ترسو جایگاهی نداشته باشند. متاسفانه در حالیکه صنف زغال فروشان نیز برای خود تریبون دارند، سازمان تامین اجتماعی با داشتن ۶۰ هزار کارمند در بخش های بیمه ای و درمانی فاقد این تریبون آزاد است. وقتی سخن از تریبون آزاد به میان می آید منظور تریبونی است که به مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی و مدیران وابسته و دلبسته به آن تعلق خاطر نداشته باشد و همه کارکنان بتوانند بدون ترس از اخراج شدن و بازجویی …، به کار خود بی هیچ ترس و دغدغه ای ادامه دهند.
با تشکر و احترام فراوان-افشین اورکی
خبرنگار و گزارشگر هفته نامه های تامین و آتیه و معاون دبیر سرویس کارگری سابق روزنامه خورشید
سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۲ خورشیدی
———————————————————————————————
توضیحات سردبیر: قرار دادن علامت … در بخش هائی از نظرات به دلیل رعایت شان و حریم پاره ای افراد یا حوزه های مختلف و توسط این تارنما در این نظر قرارداده شده است.