شبکه های اجتماعی و رفتار سازمانی
با مشاهده ایراداتی در نحوه انجام دستورالعمل اجرائی ابلاغ الکترونیک مراتب را در فضائی مرکب از تردید و دو دلی به ایمیل شخصی معاونت فنی و درآمد سازمان ارسال و پیشنهاداتی را برای بهتر اجرا شدن دستورالعمل عنوان نمودم. ایشان چنین پاسخ دادند: ” با سلام و تشکر از دقت نظر حضرتعالی. به روی چشم حتماً بررسی خواهم کرد. ارادتمند: زدا ”
حال اگر در چارچوب فرآیند پیچیده سلسله مراتب سازمانی، موضوع را از طریق نامه نگاری اداری پیگیری می نمودم چه اتفاقی می افتاد، بماند.
با آن که سابقه تمدنی چاپ و انتشار در ایران باستان به چهارصد سال قبل از میلاد و به دروان هخامنشیان باز می گردد اما ظهور و گسترش صنعتی رسانه های ارتباط جمعی تحت تأثیر انقلاب گوتنبرگ در سال ۱۴۳۹ میلادی شکل گرفت. با توسعه فضای مجازی و ظهور غول های رسانه ای نوین، دوران حاکمیت رسانه های نوشتاری و روابط کاغذی رو به افول گذاشته و رفته رفته به دفتر خاطرات بشری می پیوندد. ظهور اینترنت و فضای مجازی و شکل گیری و رونق ابزارهای دیجیتال نظیر تبلتها وتلفن های همراه منجر به بروز تغییرات بنیادین در سطح کنش روابط اجتماعی (شهروندی، خویشاوندی)، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و به طور کلی ابعاد مختلف و خرد و کلان زندگی روزمره انسان معاصر گردیده است. با تغییر در الگوی مصرف رسانه ای، تیراژ عمومی مطبوعات کاهش یافته و از میزان تأثیر و نفوذ رسانه های یک سویه نوشتاری، دیداری و شنیداری روز به روز کاسته می شود و در مقابل، سهم رسانه ها و شبکه های اجتماعی در حال افزایش است. تصاویر و فیلمهای رویدادهای داخلی و خارجی نظیر قربانیان اسیدپاشی شهر اصفهان یا زورگیری در انظار عمومی در کنار غفلت و خودسانسوری رسانه های داخلی، در کوتاه ترین زمان ممکن به صورت لحظه به لحظه به شکل واقعی یا به صورت تحریف شده و دستکاری شده از طریق شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی و پخش می گردد.
به دلیل خصلت “بازتابندگی و سیال بودن”، هویت اجتماعی، فردی، جنسی، نژادی، قومی، دینی و سیاسی افراد جامعه به شدت تحت تأثیر تغییر شرایط فرهنگی، اجتماعی و علمی به خصوص ظهور شبکه های مجازی و رسانه های دیجیتال در حال دگرگونی و بازتعریف است. فرآیندی که منجر به تغییر الگوی روابط اجتماعی و سبک زندگی افراد گردیده است. صرف نظر از برخی تهدیدها و کارکردهای منفی فضای سایبر، نباید از قابلیت های این رسانه فراگیر و ابزارهای دیجیتال در زندگی روزمره اجتماعی غافل شد.
استفاده از ماهواره، اینترنت و تلفن همراه خصلت طبقاتی خود را از دست داده و فراگیر شدن اینترنت و عضویت در شبکه های مجازی به شدت رو به گسترش است. دیگر نمی توان با وضع قوانین محدود کننده و دستوری با موج فراگیر ایجاد شده مقابله کرد. اما می توان با فرهنگ سازی و تلاش برای استفاده صحیح و هدفمند کاربران از شبکه های مجازی، زمینه را برای همراهی سالم با بزرگترین پدیده قرن بیست و یکم فراهم نمود. در این میان مدیران سازمان ها نیز می توانند با بهره گیری از فن آوری های نوین ارتباطی در بهبود عملکرد و تحقق اهداف عالیه سازمانی نقش آفرین باشند. برای توسعه، پویایی و تحرک سازمانی، ایجاد بستر رسانه ای امن و سالم به عنوان ابزاری سازنده و محلی برای ارائه دیدگاه ها، عقاید و نگرش ها و محلی برای تضارب آراء و گفتمان سازمانی ضروری به نظر می رسد. پویایی سازمان ها در گرو مشارکت فعال همه کارکنان خلاق و مدیران مشارکت جو است و در بستر رسانه ای ایجاد شده در فضای وب، کارکنان سازمان بیش از گذشته فرصت نقد و بررسی، تبیین و تحلیل و به چالش کشاندن قوانین و مقررات، دستورالعملها و راهبردهای سازمانی را خواهند داشت. ایجاد گروههای دوستانه سازمانی از سراسر کشور و تبادل اطلاعات، پیامها و نظرات، در سایت ها و شبکه های اجتماعی فرصتی است برای تغییر رفتار سازمانی و شناساندن و ابراز هویت و ارتقاء کارکنان پویا و خلاق که به دلیل بعد مکانی و سایر عوامل سازمانی از جمله عرصه دست و پاگیر تشکیلات و سلسله مراتب سازمانی نمی توانند پیشنهادات، انتقادات و نظرات سازنده خود را در حل مسائل جاری سازمان عنوان نموده و مهارت سازمانی خود را عرضه نمایند.
حمید رضا اله یاری – کارشناس ارشد جامعه شناسی
سلام و تشکر جناب اللهیاری
مطلب خوب شما را خواندم و
۱-اینکه فرمودید : می توان با فرهنگ سازی و تلاش برای استفاده صحیح و هدفمند کاربران از شبکه های مجازی، زمینه را برای همراهی سالم با بزرگترین پدیده قرن بیست و یکم فراهم نمود،بنظر میرسد کمی آرمانی و رویایی است چرا که متولیان فرهنگ (که لزوما فقط دولت نیست )هنوز از خواب غفلت بیدار نشده اند که به آن فکرکنند فلذا ممکن است در صورت بیدار شدن از این خواب به فکر پاک کردن صورت مساله بیفتند و نه چاره اندیشی هر چند صورت این مساله دیگر پاک شدنی نیست .
۲-و باز فرمودید : ( ایجاد گروههای دوستانه سازمانی از سراسر کشور و تبادل اطلاعات، پیامها و نظرات، در سایت ها و شبکه های اجتماعی فرصتی است برای تغییر رفتار سازمانی و شناساندن و ابراز هویت و ارتقاء کارکنان پویا و خلاق که به دلیل بعد مکانی و سایر عوامل سازمانی از جمله عرصه دست و پاگیر تشکیلات و سلسله مراتب سازمانی نمی توانند پیشنهادات، انتقادات و نظرات سازنده خود را در حل مسائل جاری سازمان عنوان نموده و مهارت سازمانی خود را عرضه نمایند.) که الحق والانصاف پیشنهاد خوبی است زیرا این زیر ساختها هم اکنون در سازمان وجود دارد و سازمان میتواند و باید با راه اندازی سرور مربوطه زمینه واگذاری حد اقل پست الکترونیک سازمانی برای کارکنان سازمان را فراهم نماید .
امیدوارم مسئولان محترم سازمان باگسترش بیش از پیش امکان استفاده از فضای سایبری زمینه ارتباط آسانتر همه شرکای اجتماعی را فراهم نموده تا ضمن افزایش رضایتمندی نسبی آنها وکاهش هزینه های جاری سازمان زمینه تبدیل به سازمانی چابک ویاد گیرنده فراهم گردد.
با عرض سلام وادب و وقت بخیر محضر دوستان
در دنیای ارتباطات علمی، شبکه های اجتماعی را میتوان از بسترهای مؤثر در تولید علم، اشتراک عقاید و رشد فردی و اجتماعی دانست. هدف شبکه اجتماعی این است که با فراهم آوردن امکان ارتباط بین سرمایههای فردی و تشکیل سرمایه اجتماعی، به رشد و ارتقای سطح علم کمک کند.
هدف کلی هر شبکه اجتماعی، ایجاد سرمایه اجتماعی و تسهیل ارتباط بین متخصصان، هنرمندان و صاحبان حرفه های متعدد است. تبدیل سرمایه فردی به سرمایه اجتماعی، از مسائل مهم و مورد توجه تمامی حوزههای علمی است. از این طریق، دانش فردی به دانش جمعی تبدیل و در واقع از دانایی جمعی برای حل مسائل و مشکلات دنیای علم بهرهبرداری میشود.
با سلام
از دید و طرز فکر روشن شما خوشحالم و همچنین موافق پیشنهاد تشکیل شبکه اجتماعی همکاران.
اما چند مورد از دید بنده به عنوان همکار فعال در بخش آی تی و فرابری سازمان:
۱- هنوز بسیاری از همکارانمان هستند که نه نتها به شبکههای اجتماعی و اینترنت به چشم یک غول هولناک ساختار شکن، مهاجم فرهنگی، تخریب کننده زندگی فردی و اجتماعی و معاند دین و خلاف نابخشودنی نگاه میکنند، بلکه حتی هنوز هم با کامپیوترهای محل کارشان دعوا داشته و تمامی مشکلات اداری و حتی اشتباهات شخصی و کاربری را به عهده این دستگاههای کارراهانداز میدانند. برای این عده حتی فرهنگسازی نیز موثر نخواهد بود و تنها راه، تحمل تا بازنشستگی این عزیزان است.
۲-بودن چنین گروهی نه تنها بسیاری از امور را تسهیل خواهد نمود بلکه باعث صمیمیت بیشتر همکاران شده و در ازدیاد روابط کاری مفید نیز خواهد بود.
۳- برای مثال، ما در استان خود چنین گروهی را در یکی از شبکههای اجتماعی مربوط به تلفن همراه ایجاد کردهایم که نه تنها باعث آشنایی بیشتر همکاران با هم شده بلکه محیطی دوستانه نیز برای طرح مسائل ایجاد نموده است. اما به علت ترس عمومی از چنین رسانههایی و نیز ترس از عنوان برخی مسائل سازمانی و حتی استانی و حتی گاهاً شعبهای، بیشتر ارسالها محدود به طنز و خبر رسانی شده و گاهاً که مسئلهای سازمانی با شجاعت اندکی از همکاران عضو مطرح میشود، نه تنها بقیه دوستان تمایلی به ادامه نشان نمیدهند بلکه از فردای آن روز این همکار به قول معروف شجاعتر را مواخذه نموده و از ادامه این بحث یا حتی ایراد بحث تازه در این راستا نهی میکنند.
که به قول شما شاید فرهنگسازی که اشاعه آن از مسئولان بالایی باشد موثر واقع شود.
۴- حتی اخیراً تهدیداتی غیر مستقیم نیز برای این کاربران عزیز شکل گرفته است.
۵-امروزه گروههای اجتماعی یکی از موثرترین راههای تبلیغ هر چیزی و یکی از فراگیرترین ابزارهای رسانهای است.
پس
چرا این ابزار قدرتمند را برای اهداف سازمانی مشترکمان به خدمت نگیریم؟؟؟؟؟؟