من، بیمه شده سازمان تامین اجتماعی، خیرخواهی شما را نمی خواهم!
دوباره دولتی عوض شد و باز شایعه که بسیاری از افراد برای حل مشکلات نظام سلامت به یاد معاونت درمان سازمان تامین اجتماعی افتادند. جایی که حاصل دسترنج کارگران زحمتکش این جامعه هست یعنی جایی که افراد ضعیف جامعه با زدن از حلقوم زن و بچه خود تصمیم گرفتند بدون بهره بردن از منابع دولت و منابع نفتی و با دسترنج خودشان قدمی برای نجات خانواده هایشان از بحران بیماری بردارند. اما این روزها برخی از شایعات منتشره حکایت از تلاش برخی افراد برای ادغام بخش درمان سازمان تامین اجتماعی در وزارت بهداشت دارد.
روزی به عنوان یکی از اعضای ستاد یکی از کاندیداهای انتخابات ۹۲ ریاست جمهوری در سالن همایش های رازی صحبت آن کاندیدا را شنیدم مبنی بر اخذ ۹/۲۷ از درامد سازمان تامین اجتماعی و دادن آن به صندوق بیمه سلامت که تازه فهمیدم که چه خوابی ایشان برای بیمه شده های تامین اجتماعی دیده اند و به همین خاطر به همراه برخی از دوستان، ستاد ایشان را ترک کردیم.
واقعیت این است که هدف از بیمه این است که از دارا به ندار و از غنی به فقیر و از سالم به بیمار بدهد و به این شکل توزیع ریسک کنند. اما اینبار شایعه شده است که یک عده (که عمدتا صاحبان بخش خصوصی هستند و متاسفانه شده اند سیاستگزار در بخش دولتی) با یک تصمیم صد در صد غیر منصفانه در صددند که کارگر ضعیف این جامعه ۹/۲۷ درامد خود را وارد صندوقی کند که کارمندان دولت تنها ۵ درصد و در بخش بیمه روستایی تنها یک درصد در این صندوق پرداخت می کنند. یعنی دقیقا عکس فلسفه بیمه ؟؟؟؟
شاید اگر این کارگران اصلا صندوق بیمه ای نداشتند و مثل روستائیان از پول نفت به آنها داده میشد، اینهمه گرفتاری نمی کشیدند.
نمی دانم کدام منطقی و کدام انصافی اجازه می دهد که ما حق بخشی از مردم را در ساخت مراکز درمانی که با پول خودشان صورت گرفته است بگیریم و آن را به دولت واگزار کنیم. مشخص نیست که این وزارت بهداشت با این افتضاحی که در بخش زیرمیزی و نظارت وجود دارد؛ چگونه می خواهد ما بیمه شده ها را سعادتمند کند؟
من به عنوان یک فعال خبری در حوزه سلامت نمی فهمم که کدام الگو ی مدیریتی موفق در وزارت بهداشت وجود دارد که به خودش این اجازه را می دهد که بخواهد پول کارگران را مدیریت کند؟ یا بهینه کند؟ حال فرض را بر این بگزاریم که این مدعیان این پول را گرفتند و تعرفه ها را سه برابر کردند (که صد در صد هم این امر محال است) آایا واقعا می شود زیرمیزی را مهار کرد؟
امروز مردمی که حتی بیمه تکیملی دارند و تا ۱۱ و ۱۲ برابر تعرفه دولتی در بخش خصوصی پول می دهند نیز مجبورند برای درمان خودشان در بخش خصوصی زیرمیزی بدهند حالا چگونه می توان ادعا کرد که با سه برابر شدن تعرفه ها ریشه زیرمیزی درمی آید؟ چند وقت پیش نگاهی به قوانین سازمان نظام پزشکی داشتم و دیدم برای تمامی تخلفاتی که صورت می گیرد تنبیه قانونی و کیفر قانونی درنظر گرفته شده است اما حتی در بخش خصوصی هم نمی توانند و یا اینکه نمی خواهند جلوی زیرمیزی را بگیرند چه برسد به بخش دولتی!
نظر بنده این است که مطرح شدن کندن بخش درمان از سازمان تامین اجتماعی با توجه به اینکه همواره از سوی افراد دارای سرمایه و نفوذ در بخش خصوصی که متاسفانه کارتل دار بخش خصوصی هستند مطرح می شود؛ نشاندهنده خوبی است که بگوییم هیچ هدفی جزء بردن این منابع به طرف اهداف خاصی را ندارد. کاش یکی پیدا می شد و می گفت که در کدام کشور اجازه میدهند که مدیرانی که خود دارای شرکت واردات و … در تجهیزات پزشکی و دارو و غیره هستند و متاسفانه به دلیل غفلت ها و بی توجهی ها در انتصاب مدیران دولتی، عهده دار مناصب در وزارت بهداشت هستند؛ بیایند و بخواهند منابع بیمه ها را جهت دهی کنند؟
اگر فردا فلان مدیر دارویی که خود در شرکت فلان وارد کننده دارو بود و اقدام به زیر پوشش بیمه بردن داروی وارداتی خودش کرد چه کسی پاسخ این فاجعه را خواهد داد؟
هنوز برایم این معما باقیست که وزارت بهداشت با این مدیریت اسفباری که بر صندوق بیمه حوادث جاده ای که در اختیار خودش هست دارد؛ چگونه می تواند تجربه صندوق داری بیمه ها را به دوش بکشد؟
نمی دانم که در کدام کشور در وزارت بهداشتش یک بنگاهدار حرفه ای بخش خصوصی وجود دارد که داعیه نمایندگی ضعیف ترین بخش جامعه را داشته باشد که آن ضعیف در تمام زندگی خود شاید نتواند حتی برای ملاقات یکی ازآاشنایانش پایش را در آن موسسه خصوصی به لحاظ اختلاف شدید طبقاتی با مرفهین بگزارد؟
از همه مهمتر اینکه در گذشته بیمه ها زیر نظر وزارت بهداشت بودند و آن تجربه یکبار آزموده شده است و شکست خورده است و دوباره به دلیل نارضایتی کارگران مستقل شده است؛ حال چه اصراری برای آزمودن تجربه شکست خورده؟؟؟
اگر این شایعه در مورد عزم این افراد برای گرفتن معاونت درمان سازمان تامین اجتماعی واقعیت دارد، سوال بنده از این افراد این است که آیا خودشان دوست دارند که دولت و حاکمیت به ایشان و سهامدارانشان در بیمارستان فوق تخصصی خودشان که مالک ان هستند بگویند که شما نمی توانید اینجا را اداره کنید و تشریف ببرید و ما اداره کنیم؟ چطور به خودشان اجازه می دهند که در مورد املاکی که آجر به آجر آن با پول کارگران ساخته شده است چنین تصمیمی بگیرند و حتی این موضوع را مطرح کنند؟
بنده به عنوان یکی از بیمه پردازان تامین اجتماعی به صراحت می گویم که آقایان من خیرخواهی شما را نمی خواهم بگزارید در مصیبتم بسوزم؟
نمی خواستم شایعه را بازگو کنم؛ چون می دانم درمان برای کارگران نه تنها یک ستون آرامش بلکه بسیار حیثیتی است و ویترینی برای سازمان تامین اجتماعی برای جذب بیمه شده هاست اما به لحاظ اهمیت این مطلب توقع دارم که مسئولین امر در همین امر و در حد شکل گیری این نطفه شایعه محکم این موضوع را رد کنند و به کارگران آرامش بدهند.
بردن سازمان بیمه سلامت به زیرمجموعه وزارت بهداشت نیز یکی از آن دست تصمیم گیری هاست که منافات جدی با منطق دارد زیرا می تواند منشا بسیاری از فسادها باشد چون این وزارتخانه همواره مملو از مدیرانی بوده است که در بخش خصوصی فعالیت می کنند و سیاستگزاری های آنها می تواند به سمت و سوی منافع خودشان حرکت کند. دست کم اینکه هیچ تضمینی نیست که در صورت تضاد منافع این مدیران با منافع ملی و مردم تصمیم به سمت منافع ملی بچربد.
البته باز هم تاکید می کنم که این حرفها در حد شایعه بوده است و بنده به دلیل اینکه خودم یک بیمه پردازم و به شدت آشفته از این شایعه شده ام به این موضوع واکنش نشان داده ام و خوشبختانه امروز هم مدیرعامل محترم از جنس سازمان تامین اجتماعی هستند و هم وزیر محترم تعاون از رنج کشیده های کارگری و ستون آرامشی برای کارگران و نیز سد بلای این سازمان در برابر کسانیکه درکی از واقعیتهای جامعه کارگری ندارند.
مهدی اسفندیار
من از اینکه نامم مطرح شود واهمه ای ندارم لطفا نام بنده را منتشر کنید. برای بیان نظراتم نه منتظر دستور کسی می مانم و نه برای نانم حاضرم نامم را مخفی کنم. اینجا صحبت از بیمه شده هایی هست که دست خردسالانشان بالاتر از یک بیسکوییت مادر نمی بینم. اینجا بحث اختلاف نظر با مدیران سازمان نیست، اینجا صحبت از یک کشتی است که همه بر سر آن نشسته ایم. اینجا بحث رسالت عالمان است اینجا بحث حق را نپوشانید آنهم در حالیکه شما می دانید است اینجا بحث این است که از شما خواهند پرسید که وقتی حقیقت را دیدید چگونه قضاوت کردید و چه نظری دادید؟ است. اینجا همانجاست که این خانواده از کوچک و بزرگ و ….. باید برای آن متحد باشند، اینجاست که باید بر سر سفره صاحبخانه ادب کرد و پاسداشت کیانش را انجام داد.
در اینکه مدیریت بخش درمان سازمان تامین اجتماعی به دلیل ساختار ناکارآمد هزینه های زیادی را به بیمه شدگان تحمیل می کند نمی توان شک کرد اما اگر با نحوه مدیریت اسف بار وزارت بهداشت مقایسه کنیم باز جای امیدواری باقی می ماند.
متاسفانه سال های ۸۴-۸۵ که بحث fund pooling از سوی سازمان بیمه خدمات درمانی در وزارت بهداشت مطرح شد و تجمیع منابع به تجمیع صندوقها ترجمه شد به معاونت وقت درمان سازمان هشدار دادم و تحلیلی آماده کردم که اینها به دنبال کندن بخش درمان سازمان هستند و در صورتی که به دنبال این موضوع باشند باید مابه التفاوت حق بیمه ای که بیمه شدگان تامین اجتماعی پرداخت کرده اند را برگردانند که بر اساس محاسبات من تا سال ۸۵ حدود ۱۲۰۰ میلیارد تومان بود.
جا دارد گروه اقتصاد درمان این محاسبه را به روزرسانی کرده و بر اساس سیاستهای سازمان آن را در رسانه ها منتشر کنند. البته به شرطی که منافع دست اندرکاران اجازه دهد.
جناب آقای اسفندیار عزیز
ضمن سلام و تقدیر ازهمت و تلاش شما در زمینه روشنگری در حوزه سلامت،
متاسفانه در کشور ما نگاهها آسیب شناسانه نبوده و تصمیم گیری ها عموما بر اساس دیدگاههای تک بعدی است. سوال من اینست که فردی که از تولیت وزارت بهداشت بر بیمه های درمانی صحبت می کند،آیا با تعریف بیمه آشنایی دارد؟ اصولا بنده با نقش وزارت بهداشت بعنوان تولید کننده خدمات درمانی و تشخیصی مشکل دارم چون رسالت این وزارتخانه سیاست گذاری و نظارت در این حوزه باید باشد نه تولید.نقش بیمه مدیریت و توزیع ریسک است . کجای شرح وظایف وزارت بهداشت این نقش تعریف شده است؟بیمه خریدار خدمت است .چگونه می شود تولیدکننده خدمت خودش خریدار آن هم باشد؟
من به نوبه خودم و به عنوان یک ایرانی نشانه های جالبی از عملکرد وزارت بهداشت در دولت جدید نمی بینم و تداوم این روند را بشدت به ضرر مردم و نظام سلامت میدانم.
موفق باشید.
سلام
ممنون از جناب اسفندیار
بعنوان یک بیمه شده مراتب قدردانی خویش را تقدیم میکنم
جناب اقای حیدری
امیدوارم راه درستی که انتخاب کردید ادامه یابد شما از بدنه این سازمان و فردی اهل مطالعه هستید که یک صندوق بیمه ای را به درستی می شناسید و رفتار سازمانی را نیز بهتر از بنده می شناسید. اینکه در این سایت قلم می زنید و متوجه نظرات افراد هستید کاری نو و در خور ستایش است. البته شاید امثال بنده نیز به کار و کاسبی خودمان بپردازیم در کوتاه مدت بهتر باشد اما واقعیت این است که در دراز مدت به زیان سیستم و به زیان خودمان تمام می شود امیدوارم راهکاری در هیئت مدیره پیدا کنید که بتوانید در بحث مکانیسم انتقال راهکارها و پیشنهادات تحولی خلق کنید که برای ادامه حیات این سازمان از نان شب نیز واجب تر است.
با سلام خدمت دوست گرامی و تشکر از دلسوزی شما.چشم و امید بیمه شدگان بعد از خدا به مسولین سازمان و مدیریت هوشمندانه آنهاست.و من از شناختی که از مدیران این دور دارم مطمئنم که در جهت حمایت از حقوق ذی نفعان سازمان کوتاه نخواهند آمد
دوست عزیز جناب اقای حسینی
مدیران سازمان نیز مثل من و شما هستند و برخی از محدودیتها به ذات انسان بودن برایشان فراهم است مثل محدودیت زمان و وسعت کار و …. به هرحال همه با هم باید در این مسیر هم افزایی کنیم از همه همکاران بخواهیم که تشریف بیاورند و در سایتهایی مثل تامین پرس قلم بزنند از نقد منصفانه و دلسوزانه و بدون تخریب هیچکس زیان نخواهد کرد. باید در فضایی توام با احترام به مدیران سازمان اطمینان ببخشیم که انچه از نهاد ما بیرون می اید تنها عشق و اردات و وفاداری به سازمانی است که قرار است نسلها بین ما باشد و فرزندان و همه ابنای این سرزمین در سایه سار ان ارامش داشته باشند ممکن است فرداهای روزگار فرزند بنده کارکند این سازممان نباشد و همینطور فرزندان مدیران این سازمان تنها بیمه پرداز باشند در چنین شرایطی خیر و نفع همه در ایین است که در فضایی پر از دوستی و با حترام و تعلق و مطالعه به کمک و یاری یکدیرک بپردازیم و نباید منتظر باشیم که همه مشکلات را مدیران حل کنند هر کدام از ما به اندازه یک جزئ در کسب موفقیت این سازمان دخیلیم.
سردبیر عزیز و همکاران گرامی سلام
آقای علی حیدری به عنوان بیمه شده مراتب قدردانی خود را از این یادداشت اعلام نمودید حالا بفرمائید بعنوان نایب رئیس هیئت مدیره سازمان و در مقام تصمیم سازی و تصمیم گیری چکار خواهید کرد؟
بیمه شده های سازمان نزدیک چهل میلیون نفر هستند یکی از آنها خیلی تاثیر گزار نیست ولی اعضای هیئت مدیره سازمان پنج نفر هستند یک پنجم نسبت خیلی بزرگ و با ارزشی است سی و شش – هفت میلیون نفر کجا پنج نفر کجا!
سلام به همکار گرامی
این کمترین هم در حد بضاعت مزجاه خویش اقدامات لازم را در این زمینه به انجام رسانده و خواهم رساند ولی نمیتوانم ونمی شود که اقداماتم را بطور علنی شرح دهم ولی با توجه مطلب خوب جناب اسفندیار بعنوان یک بیمه از ایشان تشکر کردم
سلام
ممنون از حساسیت آقای اسفندیاری ودیگر عزیزانی که نظر داده اند.
متاسفانه در تصمیماتی که درخصوص سازمان تامین اجتماعی اخذ می شود به هیچ روی نظر ورضایت بیمه شدگان جایگاهی ندارد درحالی که باید موضوع برعکس باشد وبیمه شدگان به عنوان صاحبان اصلی سازمان خواسته هایشان را بیان نمایند و مدیران سازمان بر آن مبنا برنامه ریزی نمایند تا چه رسد به دخالت مراجع غیر سازمانی در امور سازمان.
با احترام به همه
۱- حق بیمه شده است که بخواهد تخصیص منابع را برای خود طراحی کند.
۲- داشتن مراکز درمانی برای سازمان امکان رای در قیمت گذاری خدمات سلامت را بوجود میاورد.
متتهی روی دیگر سکه این است:
۱- مساله سلامت بسیار پیچیده است بخصوص در ایران
۲- خود مصوبین تعرفه ها در مطب های خود به ان پایبند نیستند.
۳- تامین اجتماعی تامین احتماعی است و تحمیل نقش صندوق جفا برای امروز و قردا خواهد بود. تامین اجتماعی باید امنیت را برای مردم بیاورد و نه فقط ارائه خدمات بیمه یا درمانی
۴- باید دفترچه یا کارت شناسایی تامین اجتماعی مبنای بسیاری از کارها قرار گیرد.
۵- بیمه شدگان تامین اجتماعی باید بتوانند در هر مرکز ارائه خدمات درمانی خدمات یک شکل دریافت کنند.
۶- اکثر فراهم کنندگان خدمات بهداشتی درمانی در سازمان تامین اجتماعی وابستگی سازمانی ندارند و در اولین فرصت موقعیت های فعلی را رها کرده به دانشگاه یا مراکز خصوصی میپیوندند و اسزمان آب باریکه ایشان هم نیست.
۷- فراهم کنندگان خدمات بهداشتی درمانی میدانند که ارائه خدمات درمانی استاندارد در مراکز درمانی وضعیت بخش خصوصی را بهم میریزد لذا دارای استاندارد دو گانه برای این خدمات هستند حتی اگر بهترین امکانات را به انها داده شود.
۸- متاسفانه و متاسفانه جایی که تامین اجتماعی خدمات رایگان را در مباحث پر هزینه درمان تقبل کرده و از بیمه شده مبلغی را دریافت نمیکنند بعضی از پزشکان محترم از ان فرانشیز خود را مستقیم یا غیر مستقیم میگیرند(قبول بیمار توسط توصییه)
نکته اخر : باید تامین اجتماعی تامین اجتماعی شود .باید دارنده کارت تامین اجتماعی یا دفترچه تامین اجتماعی توسط قانون به صورتی حمایت شود که مانند خیلی از کشورها مرکز درمانی جرات نه گفتن نداشته باشد.نباید معدود پزشکان جرات طرح زیر میزی را داشته باشند. نباید وزیر محترم بهداشت در مصاحبه نسبت به قیمت گذاری بیمه که حق مسلم خریدار است تشکیک کند.
تامین اجتماعی نوعی تفکر اجتماعی بر مبنای مشارکت در جوامع پیشرفته است. تامین اجتماعی قدرتمند ضامن بهبود وضعیت سلامت در سطح ملی است
جناب اقای فتحی
سلام
دوست عزیز، بنده هم مثل شما معتقدم کارکرد بیمه چیزی جز این است که هم اکنون شاهد آن هستیم؛ بنگاه داری از نوعی که ما داریم و مدیریت دولتی حاکم بر آن طی چندین دهه و سرانجام اینهمه مراکز درمانی که مثل همه نهادهای دولتی پرخرج و کم تحرک هستند. اما دوست عزیز در بیرون از این درمانگاهها چه می گذرد؟ یک بازار سلامت کاملا رها شده و عاری از هر نوع نظارت که مردم را به شکل کالایی پر سود نگاه می کنند؟ مردمی که بیمه های پایه و حتی تکمیلی نیز جوابگوی نیازشان نیست و باید برای کوچکترین خدمات از جیبشان پول بدهند آنهم از نوع زور که هیچ منطقی بر آن حاکم نیست؟ دوست عزیز شما به من تنها یک سیاست موفق نشان بدهید که بگوییم وزارت بهداشت قرار است این سیاست را در کشور اجرا کند؟؟؟ دوست عزیز من! بنده دارای بیمه تکمیلی هستم و این دردی که در قلمم جاری است به خاطر خودم نیست، بنده حتی اگر بیمه تکمیلی نداشتم نیز به دلیل خبرنگار بودن و بی شمار ارتباطاتی که دارم لنگ نخواهم شد، اما به پاس چندین سال رصد نظام سلامت کشور با اطمینان تمام به شما می گویم که در صورت حذف درمان مستقیم و حذف درمان رایگان بدون شک دختران و زنان و کودکان و نوامیس ما (کارگران) بدون متولی می مانند هیچ دلسوزی برایشان در نظام سلامت ما متصورر نیست. در شرایط فعلی بخش درمان سازمان تامین اجتماعی مثل قوزی بر تن بیماری است که اگر برداریدش تنها به مرگ بیمار می انجامد. در یک نظام سلامت عاری از گایدلاین در نظام سلامتی عاری از مدیریت تکنولوژی سلامت در نظام سلامتی با پرداخت فی فور سرویس در نظام سلامتی عاری از نظام ارجاع در نظام سلامتی عاری از هر نوع نظارت در نظام سلامتی …… هر بلایی بر سر بیمار متصور است و این حرف بنده نیست بلکه تجربه تلخی است که دنیا در ابعاد مختلف داشته و از آن درس گرفته اما ما….. منتظر هستیم که افرادی که نانشان در عدم شفافیت است بیایند و برای ما دلسوزی کنند؟
با سلام واحترام
این مطلب را در گذشته به یک بزرگواری عرض کرده ام ، یکی از مشکلات بخش درمان کشور ما این است که تمام تصمیم گیرانش پزشکان هستند در نتیجه نگاه آنان نیز به طور کامل یک بعدی و بدور از مطالعات اقتصادی، اجتماعی و حتی روان شناختی جامعه است، عیبی هم ندارد که این عزیزان در حرفه و تخصص خودشان مجرب باشند و برای اعتلای آن کوشش کنند.
اما ایراد این است که به نظرم حوزه درمان و یا سلامت کشور فقط جنبه پزشکی و یا دارویی ندارد بلکه موضوع ها و جوانب دیگری نیز دارد که این امر نیازمند یک واکاوی دقیق و بررسی تمام جوانب است. نمونه اش همان تعرفه های تعیین شده برای بخش درمان کشور است که توسط اعضای محترم نظام پزشکی تعریف و ابلاغ شد (جدای از بحث ها و اصلاحات نیم بند بعدی) که نشان داد این متخصصان که جایگاهشان نیز عزیز است اما فقط به فکر خود بوده اند و بس.
همین اتفاق می افتد که به قول نوسینده یکی از همین کامنت ها در بخش خصوصی هم با همه افزایش تعر فه ها و … (برای یک دستمال کوچک کاغذی یا هر خدمت کوچکی هزینه های هنگفتی می گیرند بماند) باز هم زیر میزی دریافت می شود.
بگذارید راه دور نروم متاسفانه این زیر میزی را حتی روسا و مدیران بیمارستان ها و … هم دریافت می کنند.
و…
این قصه سر دراز دارد و به نظرم اگر موضوع مورد اشاره نویسنده محترم درست باشد که متاسفانه در گذشته نیز چنین طرح هایی مطرح شده بود؛ فقط صورت مسئله پاک می شود و مردم چند صباحی سردر گم بین سازمان ها خواهند بود و بعد، همان آش و همان کاسه
و بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی زیان خواهند دید.
در ضمن تصمیم گیران در نظر بگیرند این سازمان بیمه های اجتماعی است که با دریافت حق بیمه که درصدی از حقوق است و فاصله کم ترین پرداختی و بیشترین ۷ برابر است؛ چگونه می خواهند با حق بیمه بقیه صندوق ها که هیچ سنخیتی با سازمان تامین اجتماعی ندارد تجمیع کنند.و…
انجمن ها و کانون های صنفی و نیز سندیکاهای بیمه شدگان که بخش کارکنان سازمان نیز می تواند یکی از مفیدترین های آن باشد نقش بسزایی در تامین منافع بیمه شدگان دارد لذا دغدغه های جناب آقای اسفندیار و هزاران کارشناس و میلیون ها بیمه شده مشابه ایشان باید از کانال های بجا ، صحیح و منطقی آن پیگیری شود.توصیه اینجانب به دلسوزان و متولیان و همچنین سایت فخیمه تامین پرس فراهم نمودن مقدمات لازم جهت ترغیب و تاسیس این تشکل ها ست.تا جایی که به ذهنم میرسد رییس دولت تدبیر و امید نیز در زمان تبلیغات انتخابات از پرداختن به بحث های اینچنینی استقبال می نمود پس تا وقت هست باید از این فرصت استفاده صحیحی نمود .
عرض سلام و تقدیم احترام . بنوبه خود از درج مطلب ارزنده حضرتعالی تشکر نموده و از اینکه مطالب مربوط به سازمان را با آگاهی رصد مینمائید سپاسگزارم . این تکلیف همه ماست . ارادتمند
سپاسگزارم جناب آقای زدا
به حول و قوه الهی سازمان را دوباره خواهیم ساخت هیچ چیز غیرقابل جبران نخواهد بود مگر اینکه توانایی های نیروی انسانی نادیده گرفته شوند، شما در جایگاهی با مسئولیت بیشتر و بنده به عنوان یک جزئی از بیش از هفتاد هزار نیروی انسانی متعصب و دلسوز باید دینمان را به فردای ایران عزیز ادا کنیم امید که روزی فرا رسد که بیمه شده ها و کودکان امروز لبخند رضایت را توشه فردای قیامتمان کنند. همانطور که امروز اجر اجر این سازمان متبرک از عرق جبین پاک ترین انسانهای عالم یعنی کارگران و یادگار دستهاییست که رسول اگرم (ص) بر ان بوسه نهاده اند.
برای شما و خانواده برزگم ارزوی سعادت در سال جدید دارم.
سلام دوستان.من واقعا خوشحالم که مدیران ارشد سازمان هم در جمع ما حضور دارن.به امید روزی که تمام دلسوزان سازمان عضو شوند.و بتوانیم از خرد جمعی به نحوه احسن در جهت ارتقاء ذی نفعان سازمان استفاده کنیم.سال خوب و پر برکتی را برای همه آرزومندم.