هفته تأمین اجتماعی و دغدغه های یک سازمان بزرگ
واپسین روزهای خرداد۹۲ است . دولت تدبیر و امید با رأی اکثریت مردم پیروز میدان رقابت انتخاباتی شده و همگان در انتظار وزش نسیم اعتدال و تغییرشیوه و روشهای اجرایی کشور هستند. در چنین شرایطی مدیریت وقت سازمان تامین اجتماعی(قاضی “م”) گویی سرخوش از این که یک تنه توانسته از سدنظارت دیوان عدالت اداری و مجلس شورای اسلامی به سلامت عبور کند هفته تأمین اجتماعی سال ۹۲ را به زمین بازی خود تبدیل کرده و با برنامه ریزی گسترده تلاش کرد از فضای تبلیغاتی مراسم شصتمین سالگرد تأسیس سازمان تأمین اجتماعی که خود او به همراه تیم مدیریتی وقت وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی آن را تدارک دیده بود حداکثر استفاده را برای جلب نظرهمگان به عمل بیاورد .
در مراسم شصتمین سالگرد تأسیس سازمان تأمین اجتماعی اسدا… عباسی وزیر وقت ،پس از رحیمی معاون اول دولت دهم پشت تریبون رفت و پیروزمندانه از نقش تأمین اجتماعی در ایجاد ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار شغل در طول دوره حاکمیت دولت نهم و دهم سخن راند و پرداخت ۳۵ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به تأمین اجتماعی را ستود و در حالی که مدعوین برایش دست می زدند یادآوری کرد که این اقدام که با پشتیبانی همه جانبه دولت نهم و دهم اجرایی شده در ۶۰ سال گذشته بی سابقه بوده است .
مراسم سال گذشته هفته تأمین اجتماعی با سخنان مدیرعامل وقت سازمان رو به پایان رفت او که پیش از آن فضای رسانه ای کشور را با چاشنی تبلیغات و البته اعطای کارت های هدیه بانکی به برخی روزنامه ها و خبرگزاریها آماده کرده بود آخرین تیر خود را روانه کنج احساسات کارکنان و بیمه شدگان و مستمری بگیران تأمین اجتماعی کرد و گفت : اعلام می کنم که سازمان تأمین اجتماعی دیگر هیچ بدهی به هیچ مرجع حقیقی و حقوقی ندارد و تمام اضافه حقوق های افراد زیر پوشش را نیز پرداخت کرده است . با اتمام این کلام اکثرحاضرین در مراسم از شدت هیجان برایش دست زدند وبرخی از آنها به احترامش از صندلی های خود برخاستند و او را تشویق کردند .
امروز در حالی به هفته تأمین اجتماعی نزدیک می شویم که از پس آن سخنان زیبا و پر احساس واقعیت های بسیاری سر برآورده و نام قاضی “م” تصویر فهرست بلند تخلفات خرد و کلان درسازمان طی آن دوران و بدهی نزدیک به ۹۰ هزار میلیارد تومانی دولت به سازمان تأمین اجتماعی را در خاطره تمام کسانی که به نحوی با تأمین اجتماعی ارتباط دارند زنده می کند .
در حالی که به گفته مدیران ارشد سازمان تأمین اجتماعی تعداد بیمه شدگان تحت پوشش این سازمان در حال حاضر از مرز ۵۰ میلیون نفر گذشته است این سازمان بزرگ همچنان با مشکلات ، چالش ها و دغدغه های مختلفی دست و پنجه نرم می کند .
دغدغه های بزرگ برای سازمانی بزرگتر
در خوش بینانه ترین فرض ممکن در حال حاضر نزدیک به سه میلیون نفر از بیمه شدگان این سازمان در پرداخت حق بیمه مشمول کمک دولت هستند . این افراد که بیشتر آنها در سن میانسالی هستند به طورمتوسط کمتر از کارگران مشمول قانون کار حق بیمه پرداخت می کنند و بدلیل فزونی سن وسال زودتر به مرحله بازنشستگی خواهند رسید و در عمل از انتهای صف دریافت خدمات بیمه ای و درمانی به ابتدای صف آورده می شوند. البته مشکل این است که دولت تاکنون بدون هیچ دغدغه ای از پرداخت حق بیمه ای که خود پرداخت آن را تعهد کرده خودداری می کند و دغدغه تأمین منابع و بودجه سالانه تأمین اجتماعی را برای مسئولان و دست اندرکاران این سازمان بیادگار گذارده است .
مدیریت فعلی سازمان تأمین اجتماعی که از ششم شهریورماه ۱۳۹۲ مستقرشده است در طول ۱۰ ماه گذشته تمام انرژی و توان خود را صرف ساماندهی وضعیت بهم ریخته این سازمان کرده و کماکان در همین مسیر گام برمی دارد . این مدیریت درشرایطی استثنایی – به لحاظ دامنه و وسعت نارضایی هانسبت به عملکرد مدیریتهای حاکم برسازمان در ادوار قبل ازخود-ودرمیان شدیدترین واکنشهای افکارعمومی و رسانه ها در قبال گزارش کمیته تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی نسبت به به این عملکرد ، توانسته است توانسته است به سلامت از این میدان پر خطر عبور کند .
تشکیل کمیته ها ، جلسه ها و همایشهای مختلف مدتها ست که به مشی مدیریت تازه تبدیل شده و هر از گاهی مستندات و نتایج جلسات هم اندیشی واحدهای مختلف ستادی در اخبار رسانه ها مطرح می شود . البته امیدواریم با آغاز سال دوم کاراین مدیریت نظریات و راهکارهای تدوین شده در جلسات ، کارگروهها و همایشهای مختلف هرچه بیشتر جنبه اجرایی یابد .
با توجه به اینکه معمولا از فعالیت بیمه های اجتماعی به عنوان موتور محرکه توسعه جوامع یاد می شود ، نوع عملکرد نهاد ها و سازمانهای بیمه گر اجتماعی تأثیر بسزایی در توزیع عادلانه ثروت که در عمل منجر به افزایش رفاه، عدالت و امنیت اجتماعی می گردد خواهد داشت .
سازمان تأمین اجتماعی به دلیل کارکردهای اجتماعی که دارد معمولا از مسائل جاری جامعه تأثیر می پذیرد، به عنوان نمونه افزایش امید به زندگی ، افزایش نرخ تورم ، بیکاری و نبود رونق در بازار کار و اشتغال ، میزان سود و بهره بانکی و موضوعاتی چون کهولت سازمان تأمین اجتماعی از جمله مواردی است که بازنگری و ساماندهی مقررات و قوانین تأمین اجتماعی را ضروری ساخته است .
از دیگر معضلاتی که سازمان تأمین اجتماعی از گذشته تاکنون با آن درگیر بوده نامشخص بودن محدوده فعالیت های بیمه ای از عملکردهای حمایتی است . در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بخش حقوق مردم درآن جزو مترقی ترین قوانین دنیا محسوب می شود موضوعات بیمه ای و حمایتی به تناوب مطرح شده است . شفاف نبودن مرز این دو مقوله باعث شده قانونگذاران دربرخی ادوار بدون توجه به کارکردهای بیمه ای چنین سازمانهایی قوانین حمایتی را بر دوش آنها تحمیل کنند . از این رهگذر سازمان تأمین اجتماعی هنوز هم درگیر آثار و نتایج زیانبار اجرای چنین قوانینی است .
نبود تعادل در منابع و مصارف
حاصل فعل و انفعالات صورت گرفته در حوزه تأمین اجتماعی در طول سالهای گذشته و توجه نکردن به کارکردهای بیمه ای در میدان عمل موجب پیشی گرفتن منابع از مصارف در بزرگترین سازمان بیمه گر اجتماعی کشور شده است . شاید بهمین دلیل است که دکتر نوربخش مدیر عامل کنونی سازمان تأمین اجتماعی می گوید : ” در حالی که سال ۱۳۸۰ بودجه مصوب سازمان تأمین اجتماعی ۳ هزارو ۶۰۰ میلیارد تومان تعیین شده بود سهم دولت در تأمین این بودجه ۴۰۰ میلیارد تومان و مبلغ ۱۰۰۰ میلیارد تومان هم برای حفظ سرمایه نسل های آینده پس انداز شده بود. اما در سال ۱۳۹۲ بودجه مصوب این سازمان
۳۰ هزارو ۶۰۰ میلیارد تومان ( ۹ برابر سال ۱۳۸۰ ) و جمعیت تحت پوشش بیمه از ۶ میلیون نفر به ۵/۱۲ میلیون نفر ( معادل ۲ برابر ) افزایش یافت و جالب این که تعهدات دولت از سال ۸۰ که معادل ۴۰۰ میلیارد تومان بود در سال ۹۲ به مبلغ ۱۵ هزار میلیارد تومان ( معادل ۲۰ برابر ) افزایش یافته ودر مقابل متأسفانه حتی یک ریال هم برای حفظ سرمایه و پس انداز پیش بینی نشد و در عوض سازمان در این سال با کسری بودجه پنج هزارو ۱۰۰ میلیارد تومانی نیز روبروشدکه تقریباً همه این معظلات بیشتر به دلیل تفکیک نبودن حوزه بیمه ای و حمایتی رخ داده است . “
با توجه به مطالب پیش گفت انتظار این است که در حوزه مفاهیم تأمین اجتماعی با توجه به پیچیدگی و گستردگی موضوعات تخصصی از سوی متولیان سازمانی نگاهی عمیق تر و خردورزانه تر بر فعالیت های این سازمان حاکم گردد .
اصلاح اساسنامه سازمان تأمین اجتماعی با توجه جدی به تقویت سه جانبه گرایی ، استقلال اداری و مالی و ضرورت تلاش برای راه اندازی شورای عالی تأمین اجتماعی نیز از جمله ضروریاتی است که مدیران دولت یازدهم در حوزه رفاه و تأمین اجتماعی در سال جدید باید به تحقق آن اهتمام ورزند .
با توجه به بازتابهای گسترده رسانه ای در موضوع گزارش تحقیق و تفحص مجلس و کاهش اعتماد عمومی مخاطبان در حال حاضر موضوع اصلاح نگرش و جهت دهی افکار عمومی به سمت و سوی اعتماد سازی و تقویت قانون گرایی و شفاف سازی در حوزه قوانین ، مقررات و بخشنامه ها نیز باید مورد نظرمتولیان سازمانی باشد . تقویت دستگاهها و نهادهای نظارتی و معرفی آلوده دستان به محاکم قضایی و حاکم ساختن قوانین و مقررات بر فرایندهای انجام کار و توجه به موضوع پاکدستی و سلامت اداری نقش موثری در رفع این مشکل خواهد داشت .
از دیگر مشکلاتی که متولیان فعلی سازمان تأمین اجتماعی هنوز با آن روبرو هستند موضوع عدم هم افزایی و سیاستگذاری پیرامون نقاط مشترک و جزیره ای عمل کردن واحدهای مختلف صف و ستاد در این سازمان است ، شاید همین موضوع باعث شدکه وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی در همایش مشترک سازمان تأمین اجتماعی و وزارت کار ابراز امیدواری کرد که تشکیل کمیته های مشترک پیوند عمیقی بین تأمین اجتماعی و وزارت کار در جهت اهداف مشترک طرفین بوجود آورد . در همین راستا بود که دکتر ربیعی وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی خاطر نشان کرد : ” در سال ۹۳ همصدایی و سیاستگذاری یکسان وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی را دنبال خواهیم کرد . “
حرکت به سمت تأمین اجتماعی الکترونیک و توسعه اقدامات و فعالیتهای سازمانی در حوزه ارائه خدمات مکانیزه از طریق شبکه اینترنت موضوع دیگری است که متولیان تأمین اجتماعی کشور در سال ۹۳ می بایست با جدیت بیشتر آن را عملیاتی کنند .
ساماندهی فرهنگ و اخلاق سازمانی
یکی از میراث های مخرب بجا مانده از دهه گذشته که تأثیر انکارناپذیردر مدیریت منابع انسانی داشته و امروز به یکی از مشکلات جدی بسیاری از سازمانها ازجمله سازمان تأمین اجتماعی تبدیل شده ، موضوع تخریب ” فرهنگ و اخلاق سازمانی ” است . داشتن عرق و همیت سازمانی از گذشته تاکنون موضوعی بوده که همیشه از سوی کارکنان سازمان به عنوان یک ویژگی بخشی و غرورحرفه ای مورد اذعان همگان بوده و در قبال آن پرسنل سازمانی که عملاً بدنه سازمان تأمین اجتماعی را تشکیل می دهند سعی می کردند ضمن احترام به همکاران کار محوله را به نحو شایسته و فارغ از دید و نظر مدیران بالادستی انجام دهند . این نوع نگرش کارکنان به مقوله کار در این سازمان در عمل نقش بسیار موثری در افزایش بهره وری و رضایتمندی مخاطبان و شرکای اجتماعی این سازمان ایفا می کرد ، اما با نهایت تأسف باید اعتراف کرد که نوع نگرش و عملکردبخش قابل توجهی از مدیران میانی و ارشد سازمانی به ویژه در طول حاکمیت دولت نهم و دهم به گونه ای بود که فرهنگ و اخلاق سازمانی تأمین اجتماعی مورد شدیدترین هجمه ها قرار گرفت و رفته رفته رو به قهقرا رفت. ادامه این وضعیت فضای ادارات تأمین اجتماعی را بگونه ای دستخوش حواشی کرد که در نهایت شاهد کمرنگ شدن فرهنگ واخلاق سازمانی شده ایم . در چنین وضعیتی اصالت کار و خدمت جای خود را به تملق و چاپلوسی و جایگزینی منافع شخصی بجای منافع سازمانی در میان بخشی از مدیران و مجریان داد . تنفس در فضای مه آلود ایجاد شده به مرور نابهنجاریهایی را نیز سبب شد که در طول حیات این سازمان سابقه نداشت . بازار نمامی و سخن چینی گرم شدو بسیاری از مدیران شایسته به بهانه های واهی از کار برکنار شدند و حتی رویه برگزاری مراسم تودیع و معارفه معمول به مرور از سازمان رخت بر بست . کار بجایی رسید که حکم برکناری برخی از مسئولان سازمانی در خیابان بدستشان رسید و در تریبون جلسات ، کنفرانسها و همایشها از سخیف ترین ادبیات ممکن برای تخریب شخصیت افراد استفاده شد . به مرورکارکردهای عقلایی جای خود را به فعالیتهای شعاری و بی محتوا داد ، شایسته سالاری به فراموشی سپرده شد ودرمواردی آلوده دستان بجای کارکنان و مدیران پاکدست سکان هدایت سازمان را بدست گرفتند . در این فضا بود که سوء استفاده کنندگان از آب گل آلود ماهی های بزرگ را شکار کردند و تلاش فراوانی برای تفرقه اندازی به منظور تحکیم پایه های مدیریتی خود و اطرافیانشان به عمل آوردند .
وزش نسیم تدبیر و امید با دولت اعتدال
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و طلوع روزنه اصلاح خرابیهای بجا مانده از حدود یک دهه
بی تدبیری و بی برنامه گی ، تمام هم وغم متولیان حوزه رفاه و تأمین اجتماعی دولت اعتدال به سمت ترمیم خرابیهای گذشته رفت اما در همین وانفسا دلواپسی جدی دیگری ذهن متولیان حوزه تأمین اجتماعی را مشوش کرد . تحمیل اجرای طرح “تحول نظام سلامت ” که متولیان آن ( وزارت بهداشت ) در صدد جدایی حوزه درمان تأمین اجتماعی از بدنه بیمه ای سازمان تأمین اجتماعی هستند بار دیگرسازمان تأمین اجتماعی را به چهارراه انتظار کشاند . در حالی که سازمان تأمین اجتماعی به عنوان دومین تولید کننده درمان کشور-که نقش ویترین خدمات این سازمان را بازی می کند- مطرح است، موضوع جدایی حوزه درمان از بدنه تأمین اجتماعی این روزها به یکی از جدی ترین دغدغه های سازمان تبدیل شده است.به نظر می رسد اجرای این طرح ناپخته در گام نخست منجر به از بین رفتن تعادل منابع و مصارف و در گام بعدی بلاتکلیفی و نارضایتی بیمه شدگان و مستمری بگیران را به همراه خواهد داشت .
به اعتقاد کارشناسان حوزه درمان وظیفه حکومت در بحث تولیت نظام سلامت، راهبری است و نه ارائه خدمت در بخش های اجرایی .
البته شرط صحیح فرآیند حرکت بسو ی نظام واحد سلامت اولا وحدت در نحوه تامین منابع و سپس وحدت در نحوه ایفاء تعهدات و درنهایت وحدت در ساختار می باشد. این یک واقعیت است که ویژگی های متفاوت صندوق های بیمه گر و نحوه تامین منابع و ایفاء تعهدات تعداد بسیاری از آنها که دست در جیب دولت دارند با حق الناس و منابع بین النسلی نیمی از جمعیت تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی به لحاظ ماهیت متفاوت است و ظاهراً منظور از توزیع نرمال ریسک در این بین با هدف اصلی عدالت که این طرح بر مبنای آن استوار گردیده تعارض درونی دارد.
به راستی آیا به بهانه بیمه یکپارچه و یا برقراری عدالت در هزینه کرد نظام سلامت، شایسته است که کسر ی منابع مورد نیاز جهت توسعه زیرساخت های نظام سلامت که در واقع باید از محل بودجه های دولتی و مشارکت بخش خصوص تامین گردد از محل منابع سازمان های بیمه گر و اموال و دارائی آنها که حق الناس است و نه بیت المال؛ تامین گردد؟
آیا زمانی که یک سازمان بیمه گر برای تکمیل سبد خدمات خو یش و پوشش نقص کارکرد وزارت بهداشت در برهه های زمانی مختلف حاضر به ساخت یک بیمارستان، درمانگاه، کلینیک، دی کلینیک و… در نقاط مختلف کشور و به ویژه نقاط محروم شده و به تناسب نیاز و فوریت ها به چرخه تو لید خدمات درمانی کشور کمک نموده و اکنون درمان آن ویترین این سازمان تلقی می گردد ، باید هم اکنون امکانات و دارائی های سازمانی خود را تکه تکه نموده و تقدیم وزارت بهداشت کند.
اگر شالوده ایده وزارت محترم بهداشت از طرح ادغام بخش درمان سازمان های بیمه گر ،گسترش عدالت در برخورداری از منابع نظام سلامت باشد، لازم است بدانیم این مهم با اجر ای نظام چند لایه تامین اجتماعی که در قانون برنامه پنجم توسعه نیز پیش بینی شده محقق می گردد وتمامی صندوق های بیمه گر از جمله سازمان تامین اجتماعی از تحقق و اجر ای آن استقبال می کنند.
اطلاع رسانی و توسعه رسانه های سازمانی
خوشبختانه در دوره جدید فعالیت سازمان تأمین اجتماعی ، نهادها و مراکز فرهنگی این سازمان به فراخور مأموریتهایی که برایشان تعریف شده است به میدان عمل وارد شدند . راه اندازی موسسسه فرهنگی وهنری آتیه ، انتشار مجدد هفته نامه داخلی تأمین اجتماعی ( نشریه تأمین ) و از آن مهمتر تشکیل و راه اندازی معاونت امور فرهنگی و اجتماعی سازمان تأمین اجتماعی از جمله اقداماتی است که در طول ۱۰ ماه گذشته صورت گرفته است.
با توجه به مطالب پیشگفته به نظر می رسد سازمان تأمین اجتماعی هنوز نتوانسته متناسب با تعداد جمعیت مخاطبان و بیمه شدگانش امکانات رسانه ای لازم را برای توسعه اطلاع رسانی و همه گیر شدن فرهنگ بیمه ای ایجاد کند . این در حالی است که فعالیت های نهادهایی مانند شهرداریهادراین زمینه چند برابر این سازمان بزرگ است . متولیان حوزه اطلاع رسانی و فرهنگ تأمین اجتماعی باید آگاه باشند که با توسعه رسانه های نوشتاری ، دیداری و شنیداری است که آنها می توانند با اقناع افکار عمومی نقش موثری در توسعه اهداف متعالی تأمین اجتماعی که تامین منابع در جهت رسیدن مردم به عدالت و رفاه اجتماعی است داشته باشند .
با توجه به مطالب یادشده ، سال ۹۳ برای سازمان تأمین اجتماعی سال تحقق برنامه ها و طرح هاست . مخاطبان این سازمان که اکنون بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند خواهان افزایش کیفیت و کمیت خدمات بیمه ای و درمانی با تأکید بر تکریم و احترام متقابل هستند . همچنین جامعه ایرانی این روزها از مسئولان سازمان انتظار دارد که در راستای سلامت اداری ، پاکدستی و توسعه مکانیزاسیون که منجر به کاهش میزان رفت و آمدهای فیزیکی میشود گام بردارند .
در این میان شفاف سازی قوانین ، مقررات و بخشنامه ها وافزایش تلاش دستگاههای نظارتی برای حفظ و صیانت از اندوخنه بیمه شدگان از جمله مطالبات همیشگی مردم است که امیدواریم با تدبیر مدیران دولت تدبیر و امید در حوزه رفاه و تأمین اجتماعی هرچه زودتر عملیاتی گردد . // .
تهیه و تنظیم : عزیز آذرخرداد – روزنامه نگار و کارشناس تأمین اجتماعی
با سلام. هفته تامین اجتماعی را به همکاران عزیز و پرتلاشم در سازمان تامین اجتماعی تبریک عرض می نمایم. با تقدیر از قلم رسای جناب آقای آذرخرداد. یادداشتتان جامع و کامل بود. با آرزوی توفیق
ولاتلبسوالحق بالباطل و لا تکتموالحق و انتم تعلمون
دوست عزیز اقای اذر خرداد, ابتدا به شما سلام عرض می کنم. در نقد دوره مدیریت گذشته به نظر بنده کمی به شتاب و نا مناسب حرکت نمودید, بخصوص اینکه اگر چنین ادعایی داشتید می بایست در دوره حضور اقای مرتضوی دست به قلم می بردید همانطور که افرادی در همان وقت دست به قلم بردند و انتقاداتشان را مطرح کردند. بنده در حوزه سلامت و در حوزه درمان سازمان کاملا تسلط دارم و اصلا سراغ ندارم که در این حوزه در دوره مدیریت اقای مرتضوی حتی یک نفر در خیابان حکمش را دریافت کرده باشد. بر خلاف ادعای شما بنده معتقد هستم که اقای مرتضوی تافته ای جدا بافته از سایر مدیران عامل نبوده است و همان رویه سایرین را ادامه داده است حالا اگر نظارت در دوره مدیران عامل سابق ضعیف بوده است در دوره ایشان هم تداوم پیدا نموده است و اگر برخی از امور خلاف قانون پیش می رفته است در این دوره هم تداوم یافته است مثلا احکامی که در شستا برای برخی از مدیران عامل زده می شد که هیچ ربطی به دوره اقای مرتضوی نداشته است مثلا مدیرعامل یک شرکت می شد رئیس هیئت مدیره شرکت دیگر و مدیرعامل ان شرکت می شد رئیس هیئت مدیرن این شرکت که در دوره قبل از اقای مرتضوی اینجور کارها صورت می گرفت و یا بحث چند شغله ها که اصلا بحث همیشگی سازمان تامین اجتماعی است و باید گفت خود بنده هم درک نکردم که چرا تحقیقو تفحص را فقط به ریش اقای مرتضوی بسته اند؟؟ تنها موضوع عجیب عملکرد ایشان بحث واگزاری برخی از شرکتها به اقای بابک زنجانی بوده است که هنوز اتهامات ایشان ثابت نشده است و درست نیست که طوری صحبت کنیم که انگار همه چیز ثابت شده است؟! در بحث تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی بنده به عنوان کسی که نماینده کارگروه تحقیق و تفحص از بخش درمان سازمان تامین اجتماعی بوده ام در قسمت درمان تمامی پرونده های تهیه شده و افراد متهمی که به دادگاه معرفی شدند, بدون استثناء متعلق به دوره قبل از اقای مرتضوی بوده است. اما باید عرض کنم که اگر بخواهیم قیاسی داشته باشیم منصفانه باید بگوییم که اوردن مدیران از بیرون از سازمان و مامور کردن آنها به تامین اجتماعی در همه ادوار بوده و همین حالا نیز وجود دارد, چون مدیران عامل در بخری از پستها احساس می کردند که فرد مورد اعتماد آنها وجودنداشته است. بلاخره این موضوع حدت و افراط و تفریط هایی در ادوار مختلف داشته است که به نظرم در دوره اقای حافظی که عملکرد بدی هم نداشتند این موضوع بسیار بیشتر بوده است. در مورد اختیارات مدیرعامل در استخدام های افراد بدون برگزاری امتحان باید عرض کنم که بررسی های متقن بنده نشان داده است که این موضوع از قبل از مرتضوی هم بوده است و برخی از سهمیه ها به نمایندگان مجلس داده شده بود و در دوره حضور اقای مرتضوی کمی این موضوع شدت و حدت گرفته بود. در مورد ریخت و پاش ها با شما موافقم اما نباید طوری صحبت کنیم که انگار همه چیز بلعیده شده بود بلکه به مدیران کارانه هایی داده شده بود که با وضعیت سازمان تناسب نداشت که بسیاری از ان مدیران هم اکنون نیز در جمع مدیران ارشد سازمان هستند و تشخیص مدیرعامل جدید با آنکه رویکرد پاکدستی و امانتداری را برگذیده اند, نیز تداوم همکاری این افراد بوده است که نشان می دهد شاید برخی از امور انطور نباشد که در فضای رسانه ها گفته می شود. شاید بتوانم اهم انتقادات به اقای مرتضوی را بر اساس انصاف و بر اساس تصور حضور در بارگاه حق تعالی به این شکل عنوان کنم:( تا آنجا که مطلع هستم)
۱_ عدم توجه مناسب به شایسته سالاری
۲- دادن پاداشها بیش تر از حد متعارف که از اقناع افکار عمومی خارج بود
۳- توجه بیش از حد به برخی از جریانهای کارگری
۴- کاندیداتوری همسر ایشان به نظر من کار سنجیده ای نبود و حاشیه های فراوانی ایجاد نمود
۵- نگرش شهری و منطقه ای در انتخاب مدیران و استخدام افراد که به نظر من تبعات اخروی و دنیوی دارد
۶_ در نهایت به جا بود که با توجه به انتقادات برخی از شخصیتهای نظام به اقای مرتضوی و بحث پرونده ایشان در موضوع کهریزک اصلا این مسئولیت را نمی پذیرفتند و اجازه می دادند که این سازمان تا این حد وارد حاشیه ها نشود.
در مورد دادن بن کارت و هدایا به خبرنگاران هم باید عرض کنم که بی جهت فقط به اقای مرتضوی انتقاد نمودید و بنده به عنوان فردی که هم اکنون در حوزه رسانه فعالیت دارم باید خدمت شما عرض کنم که از این دست هدایا در حوزه مطبوعات کاملا مرسوم است و کار جدیدی نبوده است. نکته ای که هست این است که دولت قبل در اواخر دوره کاریش تمایل داشت که عرصه مدیریت کلان کشور را گل و بلبل نشان دهد که البته در کشور ما این هم مرسوم است مثلا اقای هاشمی در اواخر دوره فعالیت خود در رسانه ملی اعلام کرد که زیرساختها آماده شده است که کشور جهش بلندی داشته باشد و اقای خاتمی هم همین حرف را در اواخر دوره مدیریتش تکرار نموده است و اقای احمدی نزاد نیز همینطور در زمان اقای خاتمی هم رقابت عملکردی بین دولت ایشان و دولت اقای هاشمی در عرصه مطبوعات مطرح بود در دوره اقای احمدی نزاد نیز این رقابتها وجود داشت و اکنون نیز ادامه دارد اما در عالم انصاف باید عرض کنم در دوره اقای خاتمی شفافیت امور اقتصادی بهتر بود و مدیران در تامین اجتماعی به نظر بنده واقعا زحمت کشیدند و امارهای اقتصادی و روند رو به جلو از یکنواختی بیشتری برخوردار بود.
در پایان خواهش می کنم از همه دوستان که رعایت انصاف را بکنند و توجه به مسائل انسانی را در نقد مدیریت های گذشته از یاد نبرید مطمئن باشید که مدیران کنونی هم اگر از ما بی انصافی در مورد گذشتگان را ببینند به حرفهای ما اطمینان نخواهند کرد. البته باید به حال اقای مرتضوی غبطه خورد که برخلاف سایر مدیران سازمان تامین اجتماعی از الطاف خداوند به ایشان این بوده است که دوره مدیریتش از بی انصافانه ترین انتقادات تا منصفانه ترین انتقادات را در این دنیا شنیده است اما شاید مدیران عامل قبل تر این توفیق را نداشتند.
در ضمن به یاد داشته باشید که در دوره اقای مرتضوی با همه مسائلی که مطرح است هیچ کس جرات مطرح کردن بحث جداسازی درمان از تامین اجتماعی را نداشت و این به دلیل نفوذ بالای نامبرده در دولت بود ولی الان این بحث شبانه روز دارد روی مغز بیمه شده ها راه می رود و حتی به گمان بنده با همه عملکردهای مثبتی که شما از این دولت و مدیریت جدید در سازمان برشمردید و به نظرم برخی از عملکردهای مهم تر و مفید تر هم از قلم افتاده است, چنانچه درمان از سازمان تامین اجتماعی جدا شود تقابل جدی صنفی بین نهادهای کارگری و دولت بوجود خواهد آمد و کسی گوشش بدهکار این حرفها و این عملکردها نخواهد بود.
برادر گرامی جناب آقای اسفندیار
ضمن تشکر از اظهار نظری که فرمودید . باید به این موضوع توجه داشته باشید که سنگ محک عملکرد خوب ویا بد مدیران عمل به قانون است . قبول دارم که مدیران عامل گذشته و …. هم قانون را دور زده یا می زنند اما برادر اسفندیار حافظه تاریخی خود را مرور کنید انتصاب قاضی مرتضوی خلاف قانون صورت گرفت . دیوان عدالت اداری که در اینجا همان سنگ محک است در رأی خود انتصاب قاضی مرتضوی را خلاف قانون تشخیص داد و نمایندگان مجلس به این بی قانونی عمل کردن اعتراض کردند . از جنابعالی تعجب میکنم از کسی دفاع میکنید که از ابتداء انتصابش در سمت مدیرعاملی سازمان شما و من خلاف بوده حال چه رسد به بقیه عملکرد ایشان . کدام عقل سلیمی است که استخدامهای فله ای ایشان را با استخدامهای موردی مدیران عامل گذشته یکی بداند . جناب آقای اسفندیار اگر در حوزه درمان عدالت برقرار است که خدارا شاکریم اما شما چگونه از عملکرد کسی حمایت میکنید که صدها نفر از هم شهریان خود را ظرف ۶ ماه به شکل رسمی وارد این سازمان کرد و تمام نهادهای نظارتی سازمان هم در مقابل این اجحاف سکوت کردند . من هیچگاه عملکرد ایشان را تأیید نکرده ام و بهتر است یادداشت های بنده و امثال بنده را در دوره آقای مرتضوی در فضای مجازی بخوانید تا یک سویه به قاضی نروید . در حالی که هزاران نفر از کارمندان سازمان که سابقه های بیش از ۱۰ سال دارند هنوز در سازمان ماده ۲۰ و نیروی پیمانی هستند کدام محکمه ای رسمی شدن دوستان و همشهریان قاضی مرتضوی را عین عدالت میداند . بهتر است سری به استان گیلان ِیا درمان یزد یا در همین تهران و ستاد بزنید تا ببینید چه کسانی رسمی شده اند . البته بنده انکار نمی کنم که در دوره جدید برخورد لازم با متخلفان نشد اما باید ذعان کنم . درخواست برخورد و معرفی به محکمه مطالبه ای است که هم کارکنان سازمان خواستار آنند و هم بیمه شدگان ، کارفرمایان و مستمری بگیران . و امیدواریم در یک دادگاه صالحه به اتهامات این افراد رسیدگی شود .همچنین امیدوارم بعد از یکسال مدیرعامل و اعضای هیأت مدیره شعار پاکدستی و شایسته سالاری را به عمل نزدیک کنند وگرنه در مورد آنها هم در تاریخ قضاوت میشود همانطور که در مورد سایر مدیران گذشته سازمان هم اکنون قضاوت می شود . در مورد تخلفات صورت گرفته باید واقعیتی را بیان کنم و آن اینکه قاضی مرتضوی تنها مدیرعاملی بود که سازمان را وارد زدوبندهای سیاسی و پولشویی بین المللی کرد او اخلاق و فرهنگ سازمانی را بع سخره گرفت وزمینه و بستر لازم را برای اینکه فساد در این سازمان نهادینه شود بوجود آورد . برادر ارجمند اسفندیار امیدوارم از سخنانم رنجیده خاطر نشده باشید هدف بیان یکسری واقعیات بود و لاغیر .
سلام
اقای آذر خرداد عزیز به هیچ عنوان از نقد شما و از سخنان شما ناراحت نشدم بلکه معتدقم که تنها انسانهای دون پایه و بی مایه هستند که از نقد فراری هستند و از نظارت و نظرات گریزان.
بنده در وبلاگم با اشاره به فرازهایی از سخنان امیرالمونین علی (ع) در نامه به منذر که می فرمایند: ای منذر نیکی پدرت مرا در مورد تو فریب داد….. (در ادامه می فرمایند که) شنیده ام که چنان به بادیه نشینان قبیله ات از بیت المال مسلمانان بخشیده ای که انگار میراث پدر و مادر تو هست, اگر چنین باشد شتران قبیله ات از تو برترند و بند کفشهایت. با این حساب بنده کاملا با حرفهای شما موافقم اما باز هم تاکید می کنم که مرتضوی شرایط خاصی را برای سازمان رقم نزد و در واقع همان شرایط قبلی را ادامه داد تمام این استخدامی های برخواسته از رانت و باند و ….. در سازمان سابقه داشته است, شاید به دلایلی چون اینکه یکبار بنده از سوی رئیس جمهور وقت مامور تهیه گزارش از نظام سلامت کشور شدم و یکبار نماینده کارگروه تحقیق و تفحص بودم اطلاعاتم کمی از افراد عادی بیشتر باشد, سر جمع بگزارید چیزی را به شما بگویم و والسلام, پوزیشن سازمان تامین اجتماعی از زمان شکل گیری طوری بوده است که نظارت سنگین را نمی توانسته است تحمل کند و از آن ساده تر بدانید که کسانیکه عزم جدی برای برخورد با فساد را در سازمان داشته اند هیچ وقت یک قهرمان شناخته نشده اند؛ بلکه به تدریج منزوی شده اند و باعباراتی چون تندرو و ….. سراغ زندگی خودشان رفته اند. بنده فکر می کنم که فساد اداری و مالی در درجه اول در ذهن بسیاری از ما وجود دارد و باید این ذهنیت فاسد حذف شود و باید یک تحول فرهنگی بوجود بیاید: باید به این نکته توجه کنیم که در سیستمی که افراد بدون ضابطه استخدام می شوند و بدون ضابطه ارتقاء می یابند و برخورد با تخلف امری حاشیه ای شناخته می شود برخورد با فساد نیز امری تزیینی خوانده می شود. اما باید صبر کرد و نباید نا امید شد بنده به پاس اندکی تجربه به صراحت عرض می کنم که قدرت نرم و اصلی در دستان افراد دست به قلم و متفکر و آگاه است و اینان هستند که به وقتش می توانند سنگین ترین ضربات را به افراد فاسد وارد کنند؛ همین مطالبه ای که شما می فرمایید برای برخورد با مفاسد وجود دارد درست است و من فکر می کنم در استانه انتخابات ریاست جمهوری اینده این مطالبه با یک ابشاری از درخواستهای اجتماعی به سر سیاسیون خواهد ریخت و تاکنون هم اگر توجیه مسئولین براساس تدبیر و تامل بوده است بدون شک از این بیشتر تعلل خوانده می شود و از ان بیشتر ممکن است دیگر بیافتد دست جریان سازان که افکار عمومی را بسیج کنند. نکته ای ککه در سخنانم به ان اشاره کردم و باز هم بر ان تاکید می کنم این است که چرا فقط نام مرتضوی را می برید چرا ایشان را باید برجسته تر از بقیه به نمایش گذاشت؟؟؟ برادر عزیز من، آقای مرتضوی خودشان یک قاضی کارکشته هستند و نیازی به حمایت و دفاع امثال بنده ندارد بلکه شاید روزی هم معترض ما بشود بنده این را می گویم که در سال ۸۴ آـنهمه پیچ و پلاک ارتوپدی خریداری شده است و هنوز بلامصرف در انبارهای ما مانده است کار مرتضوی بوده است وووووووئووووووو خواهش می کنم بیاییم و ادبیات خودمان از افراد عوض کنیم و ببریم به طرف اصلاح سیستم.
با سلام و احترام
در علم فیزیکی موقعی که شکل موجی نور اثبات شد و برای حرکت نور فضای سیال مادی اجباری شد برای حل مشکل ارسال نور از خورشید ماده ای به نام اتر(Aether theories) در نظر گرفته شد که فضای بین زمین و خورشید را پر کرده بود.
ده ها سال بحث سر شکل این اتر بود و بحث های جدی و حتی جدال لفظی در نوع این ماده رخ می داد تا زمان انشتین که کلا فضا را خلا در نظر گرفت وتئوری ذره ای نور بوجود آمد یعنی تمامی آن بحثها بر سر چیزی بود که در اصل وجود نداشت.
تامین اجتماعی یک مفهوم علمی است و دارای اصول و استانداردهایی است از جمله انتصابات و انتخاب هیئت مدیره و مذیر عامل .
اکثریت مدیرعاملها در سازمان دارای نکات مثبت و منفی بوده اند یکی ارتباطات بیرونی خوبی داشت یکی کارمند نگر بود یکی توسعه اقتصادی سازمان را میدید یکی کنترل منابع .
نمیتوان گفت کدام خوب یا بد مطلق بوده اند.
منتهی می توان گفت »
تامین اجتماعی استاندارد دارد
هیئت مدیره استاندارد دارد
اختیارات استاندارد دارد
نوع ارتباط دولت با آن استاندارد دارد.
این استانداردها بر اساس بهترین اثربخشی در فرایندها بوجود آمده اند.
و تا زمانی که این استانداردها که حاصل فعالیت جامعه بشری در کشور
مختلف است رعایت نشود بحث بر سر عملکرد مدیران راه به جایی نمی برد.
مشکل اصلی نه اینان بلکه خود ما هستیم که به دنبال تبیین و تعین این استاندارد ها نیستیم .